92/6/12
11:28 ص
این کاملا درست است که یک زن دوست دارد تاحدممکن به همسر و عشق زندگیاش نزدیک شود و نگذارد او هیچ وقت احساس تنهایی کند؛مردها تا اینجا هیچ مشکلی ندارند اما گله آنها از آنجا آغاز میشود که میگویند:«ما هم دوست داریم که همسرمان همیشه و در همه لحظات خوب و بد زندگی همراهمان باشد اما خانمها فکر میکنند تمام وقت آزاد مردشان تنها باید به آنها اختصاص داشتهباشد نه هیچچیز دیگر. |
شما به عنوان یک زن میدانید چه چیزهایی بیشتر از همه یک مرد را آزار میدهد؟ تا به حال شده با خود فکر کنید که شاید بعضی رفتارهای زنانه شما بهشدت شوهر یا نامزدتان را آزرده خاطر کند و حتی موجب دور شدن او از شما شود؟درباره این رفتارها مردها بیشتر میتوانند حرف بزنند؛ به همین دلیل سراغ مردان رفتیم و از آنها پرسیدیم بیشتر از همه کدام رفتارهای همسرشان برایشان غیر قابل تحمل است. همچنین گشتی هم در سایتها، فرومها و شبکههای اجتماعی زدیم تا بتوانیم با شکایتهای رایج آقایان از خانمها بیشتر آشنا شویم و در نهایت از همه این گفتهها و شنیدهها و شکایتها پرتکرارترینشان را انتخاب کردیم. تمام وقت آزاد او برای شما نیست به نقل از مجله زندگی ایده آل ؛ این کاملا درست است که یک زن دوست دارد تاحدممکن به همسر و عشق زندگیاش نزدیک شود و نگذارد او هیچ وقت احساس تنهایی کند؛مردها تا اینجا هیچ مشکلی ندارند اما گله آنها از آنجا آغاز میشود که میگویند:«ما هم دوست داریم که همسرمان همیشه و در همه لحظات خوب و بد زندگی همراهمان باشد اما خانمها فکر میکنند تمام وقت آزاد مردشان تنها باید به آنها اختصاص داشتهباشد نه هیچچیز دیگر. این دقیقا جایی است که میتواند برای ما آزاردهنده باشد.»مردی میتواند عاشق همسرش باشد ولی دوست داشتهباشد گاهی زمانی را به خودش اختصاص دهد و به دنبال کارها و تفریحاتی برود که به تنهایی از آنها لذت میبرد؛ نباید تصور کرد این کار یک دیوار دفاعی است؛ مردی که برای خودش نه علاقهای داشته باشد، نه یک فعالیت مثلا ورزشی یا... دیگر چه چیز از او باقی میماند. وقتی هم زن و هم شوهر علایقشان را بشناسند و برای خودشان به تنهایی وقت بگذارند، در وقتهای با هم بودن زمینههای بیشتری برای صحبتکردن و تحسین یکدیگر خواهند داشت، همه آدمها به زمانی نیاز دارند که تنها بوده و فرصت نفسکشیدن داشته باشند. شکستن ناخن دلیل خوبی برای گریه نیست مردها بهراحتی با ابراز احساسات شدید زنها معذب و آزرده خاطر میشوند. شکستن ناخن یا پاشنه کفش یا خردشدن شیشه عطر یا... هیچکدام دلیل نمیشود که بخواهید مقابل همسرتان شروع به گریه کنید. ابراز احساسات زیاد برای موضوعات کوچک شاید برای زنان امری عادی باشد اما مردها بیشتر آن را یک نمایش بیش از اندازه میدانند؛ سعی کنید در مورد چیزهایی که چندان مهم نیستند احساسات کمتری به خرج دهید؛ شاید لازم باشد وقتی اتفاق میافتد چند لحظه فکر کنید و ببینید آیا فردا یا هفته آینده هم به خاطراین موضوع ناراحت خواهید بود؛ اگر جواب شما نه است پس این موضوع ارزش فکرکردن و احساساتی شدن بیش از اندازه را ندارد. وقتی مدام به او زنگ میزنید مردانی هستند که میگویند از اینکه همسرشان هر 10 دقیقه یکبار تلفن میزند و مدام پیامکهای بیمعنی میفرستد کلافه شدهاند؛ از اینکه در تمام طول روز همسرشان زنگ میزند و مکان آنها را چک میکند اذیت میشوند، از اینکه باید برای هر چیز کوچکی جواب پس بدهند احساس ناامنی میکنند. قبل از اینکه بخواهید برای چندمین بار در طول روز به همسرتان زنگ بزنید کمی فکر کنید که آیا کار شما آنقدر مهم هست که بخواهید سر کار با او صحبت کنید و وقتش را بگیرید و ذهنش را از مسائل کاری منحرف کنید. مردها وقتی مشغول کاری هستند توجه بیش از اندازه را دوست ندارند. ممکن است در ابتدا درباره تماسها و توجهات بیش از اندازه همسرشان اعتراضی نکنند ولی به مرور کلافه میشوند و حتی گاهی با روشهای متفاوت سعی میکنند از جوابدادن طفره بروند. یادتان باشد لازم نیست شما به عنوان یک زن هر چیز کوچک و هر حرکتی که میکنید را به همسرتان گزارش دهید و بالطبع او هم دوست ندارد همه چیز را به شما گزارش دهد؛ اینکه کجا هست الان به چه چیزی فکر میکند. به او زمان بدهید که گاهی شما را نداشته باشد و دلش برایتان تنگ شود. جیغ بنفش ممنوع! با خنده و صدای بلند حرفزدن و مدام با نفس بریدهبریده(براثرخنده) ماجراهای نه چندان جالب را تعریفکردن همیشه خوشایند نیست. بیشتر مردها در این زمان مدام در این فکر هستند که چه زمان این صحبتهای آزاردهنده تمام میشود؛ شاید خودتان هم دیده باشید که گاهی اوقات مردها خودشان دور هم جمع هستند با هم میگویند:«فلانی چطور زنش را با آن همه سر و صدا تحمل میکند؟» چرا باید فضای آرام خانه با حرفهای بیهوده و بلند و جیغهای بنفش آلوده شود. برای موضوعی که مهم نیست نباید خیلی شلوغ کنید. در حقیقت صدای بلند و زیاد حرفزدن در مورد چیزهای بیمعنی برای همه آزاردهنده است و چندان زن و مرد نمیشناسد. چرا در کارهای خانه کمک نمیکنی؟ به نظر خودتان آیا واقعا لازم است که مدام به همسرتان غر بزنید که چرا در کارهای خانه کمک نمیکند در حالی که خودش میگوید نهایت تلاشش را برای کمک به شما میکند. اگر میخواهید از او ایراد بگیرید دنبال یک بهانه تازه بگردید که به اندازه کافی قانعکننده باشد. فکر نمیکنید او از حرفهای یکنواخت شما خسته میشود اینکه مدام بگویید: چرا ظرفها را نشسته؟ چرا خانه را جمع و جور نمیکنی؟ چرا در جاروکردن کمک نمیکنی؟ و... در این موارد او به دلیل محبتی که به شما دارد کمک نمیکند بلکه کمک میکند تا از غرزدنهای شما خلاص شود. یاد بگیرید از شوهرتان برای کمکهایی که به شما میکند تشکر کنید؛ خودتان میبینید که وقتی او متوجه میشود از رفتارش قدردانی میشود به طور قابل ملاحظهای سعی میکند همان فردی شود که شما دوست دارید پس لطفا کمتر غر بزنید و بیشتر قدرشناس باشید. شما یک جاسوس نیستید یکی از اتفاقات بدی که میتواند برای یک مرد بیفتد این است که ناگهان ببیند همسرش در حال جستوجو در وسایل شخصی مثل کیف و موبایل است و در میان ایمیلها و شبکههای اجتماعی گردش میکند.چه کسی به شما این اجازه را داده که میتوانید وارد حریم شخصی همسرتان شوید و همه وسایل شخصی او را زیر و رو کنید؟ چرا فکر نمیکنید این یک رفتار کاملا غیراخلاقی است. به یاد داشته باشید که چنین رفتارهایی نه تنها او را پنهانکارتر میکند بلکه کم کم چیزهایی را هم که به شما میگفت دیگر نمیگوید چرا که به شما اعتماد ندارد و دیگر احساس امنیت نمیکند. یادتان باشد او باشماست، دوستتان دارد اما به حریم شخصی خودش نیاز دارد و شما باید به او احترام بگذارید. در مقابل جمع از او بد نگویید مردها دوست ندارند جلوی جمع از آنها بد بگویید بهخصوص در میان اعضای خانواده و دوستان خودشان. اگر شما شروع کنید در مقابل دیگران از همسر یا نامزدتان بد بگویید اولین چیزی که به ذهن آنها میرسد این است که شما چقدر نادانید که با مردی زندگی میکنید که رفتارهایش را نمیپسندید. یادتان باشد تنها چیزی که دیگران باید از شما و زندگی شخصیتان بشنوند این است که چقدر همسر خوبی دارید و در کنار هم خوشبختید. مردتان را تحسین کنید و مطمئن باشید که او همیشه قدردان خواهد بود. اگر بیش از حد آرایش میکنید بیشتر مردها دوست ندارند که همسرشان ناخنهای بسیار بلند داشتهباشد یا موهای مصنوعی و اکستنشن بگذارد یا بیش از اندازه آرایش کند. آنها چهره طبیعی زنانه شما را بیش از هر چیزی دوست دارند.یک چهره طبیعی بیشتر از هرچیزی برای مرد جذابیت دارد و چیزهای بیشتری را به او میگوید. شاید بگویید همه مردان به یک زن عمل کرده و آرایش کرده بیشتر توجه میکنند اما باور کنید آنها چهره زنانه شما را بیشتر دوست دارند در غیر این صورت با شما ازدواج نمیکردند. الان به چه فکر میکنی؟ الان به چه فکر میکنی؟ این جملهای است که خیلی از خانمها از شوهرانشان میپرسند؛ اما واقعا چرا مهم است که او در فلان لحظه خاص چه فکری در ذهن دارد و به چه میاندیشد، اگر کمی واقعبینانه نگاه کنید متوجه میشوید که این سؤال چقدر احمقانه است و میتواند برای شخص مقابل آزاردهنده باشد و او را از دنیای آرام خودش بیرون میکشد.
92/6/12
11:27 ص
برخی از آقایان فکر میکنند وظیفه آنها در زندگی مشترک، کار کردن و پول آوردن به خانه است. اگر جزو این گروه هستید مطمئن باشید زندگیتان را در مسیر غلطی راهبری میکنید. واقعیت این است که حتی پول دوستترین زنان هم از اینکه شوهرانشان بیشتر از پول احساس خرج زندگیشان کنند بیشتر خوشحال میشوند. |
برخی از آقایان با روش های مناسب ارتباط کلامی در منزل آشنایی کامل ندارند؛ با چند راهکار ساده برای بروز احساسات کلامی در منزل آشنا شوید. به گزارش نیک صالحی به نقل از روزنامه هفت صبح ؛ برخی از آقایان فکر میکنند وظیفه آنها در زندگی مشترک، کار کردن و پول آوردن به خانه است. اگر جزو این گروه هستید مطمئن باشید زندگیتان را در مسیر غلطی راهبری میکنید. واقعیت این است که حتی پول دوستترین زنان هم از اینکه شوهرانشان بیشتر از پول احساس خرج زندگیشان کنند بیشتر خوشحال میشوند. البته شاید برخی مردان از آغاز به دلیل بلد نبودن این مهارت به دام کار زیاد افتاده باشند. شاید هم پرداخت اقساط، تعویض منزل یا خودرو، فراهم کردن رفاه برای خانواده، تامین آینده فرزندان، ارتقای شغلی و... بهانه این آقایان برای فرار از زندگی به سمت کار باشد. غایبها در هر حال باید بدانید که شما با در پیش گرفتن این سبک زندگی، روز به روز از خانه، همسر و فرزندان خود، دور و دورتر میشوید، کمکم از نظر احساسی و عاطفی و ذهنی با آنها فاصله میگیرید و خودتان میخواهید که خانواده، شما را به عنوان یک منبع درآمد در نظر بگیرند. این دسته از آقایان، مردان غایب نامیده میشوند. مردانی که آنقدر خود را درگیر کار میکنند که فرصت انتقال احساساتشان به خانواده را از دست میدهند و همین باعث میشود جایگاه آنها در خانه تغییر هویت بدهد. خاموشها مردان دیگری را نیز میتوان در این طبقه قرار داد. آنهایی که شاید این همه مشغله نداشته یا از محیط خانواده دور نیستند، ولی از نظر عاطفی، احساسی و ذهنی فاصله زیادی با همسرانشان و فرزندانشان دارند. ما آنها را مردان خاموش مینامیم. آنها کسانی هستند که بیاحساس نیستند اما مهارت گفتوگو را نیاموختهاند و از همین رو مهارت بروز احساسات را ندارند. حرف زدن و بروز احساسات به صورت کلامی برای آنها از کندن یک کوه هم سختتر است. این مردها معمولا برای فرار از مورد خطاب قرار گرفتن مشغول تعمیر لوازم منزل میشوند یا اینکه در حال تماشای تلویزیون یا پای کامپیوتر یا در حال خواندن روزنامه و کتاب هستند. شاید جالب باشد اما گاهی این مردها شنوندههای خوبی هم هستند اما آنها از مهارتهای ارتباطی فقط بخش گوش دادن را یاد گرفتهاند و در نتیجه مهارتهای حسی را هم یاد نگرفتهاند یا تمرین نکردهاند یا انگیزهای برای انجام آن ندارند. حالا اگر شما جزو هر کدام از این دو دسته هستید: مردان غایب یا مردان خاموش بهتر است بدانید برای همسران شما یک جمله عاشقانه، یک شاخه گل، حتی یک همدردی یا بیان چند جمله درباره روزی که سپری کردهاید حکم طلا را دارد. ما برای شما چند راهکار ساده داریم تا کمکم به سمت خانواده برگردید و در داد و ستد احساساتی با خانواده سهمی داشته باشید. به خانه برمیگردیم مردان غایب که معمولا خانه را با خوابگاه اشتباه گرفتهاند کافی است در قدم اول طوری برنامهریزی کنند که روزی یک ساعت زودتر به خانه برگردند و حداقل روزی یک ساعت همراه با خانواده باشند. در قدم اول لازم نیست که خیلی حرف بزنید یا یک میزگرد خانوادگی را هدایت کنید. همین که خانواده حضورتان را احساس کند کافی است. در قدم دوم که میتواند یکی، دو هفته بعد برداشته شود شما میتوانید برای آخر هفتهها یک برنامه ویژه برای خانواده تدارک ببینید. پیشنهاد یک برنامه دستهجمعی یا اگر یک زندگی دو نفره دارید پیشنهاد یک پیکنیک دو نفره بسیار کارساز است. شما حتما نگاه متعجب افراد خانواده را احساس خواهید کرد. در قدم بعدی اما بهتر است شما به جز کار کردن بیرون منزل مسئولیتهایی در داخل خانه را هم به عهده بگیرید. مثلا کمک کردن به درسهای فرزندتان، درست کردن یک وعده از غذا یا کمک به همسرتان در تغییر چیدمان منزل اما یادتان باشد شما تازه به جمع خانواده وارد شدهاید و هنوز تا یک مرد با احساس شدن فاصله دارید. در قدم بعد کافی است از محل کار روزی یکی، دو بار به همسرتان زنگ بزنید و فقط حال او را بپرسید .اظهار دلتنگی یادتان نرود. خریدن شاخه گل و هدیه برای بچهها و بیان کلمات ساده احساسی مثل اینکه تو برای من چقدر مهم هستی، دوستتان دارم و... هم شدیدا توصیه میشود. خب !مردان غایب ورود شما را به جمع خانواده خوش آمد میگوییم. کار سخت مردان خاموش مردان خاموش کار به مراتب دشوارتری را پیشرو دارند زیرا آنها عمیقا مردان بیاحساسی نیستند اما سکوتشان به بیاحساسی شما تعبیر میشود و طرف مقابل هم کاملا حق دارد این طور فکر کند. اگر جزو این گروه آقایان هستید کافی است مهارت حرف زدنتان را تقویت کنید و کمی به خودافشاگری روی بیاورید. البته برای شما که عادت کردهاید با گفتن جملات کلی از زیر بار هر نوع مکالمهای فرار کنید قرار حرف زدن و بروز احساساتتان مثل کندن کوه است. در قدم اول بفهمید که میتوانید تغییر کنید و از الگوهای تربیتی و رفتاری گذشته ذهن خود را رها کنید. اینجا نقش همسران شما مهمتر است. همسران شما نقش اصلی ترغیبکننده را دارند. اما شاید آنها دیگر از سکوت شما حسابی کلافه شده باشند پس خودتان ابتکار عمل را به دست بگیرید. از امروز در پاسخ به سوالها هر قدر هم کلی باشد جواب دادن هر نوع جواب کلی ممنوع است. اگر همسرتان از شما پرسید امروز چطور بود گفتن کلمههایی مثل خوب بود.بد نبود و... ممنوع است. حداقل چهار جمله در جواب چنین سوالهایی بگویید. در قدم بعدی پیشقدم شوید و درباره روزی که گذراندهاید حداقل 10 جمله بگویید. حالا که حرف زدن اینقدر سخت است گل خریدن که دیگر خیلی سخت نیست! بسیاری از مردان خاموش کسانی هستند که معمولا در مواجهه با مادران یا همسرانشان بعد از گفتن دو یا سه جمله سرزنش شدهاند و برای همین راه سکوت را ناخودآگاه برگزیدهاند. این نکته ساده را با همسرتان در میان بگذارید و از او بخواهید اگر تغییر شما را میخواهد دست از گفتن جملات سرزنشآمیز بردارد. در نهایت هفتهای یک ساعت برای شروع با همسرتان قرار گفتوگو بگذارید. در این یک ساعت هر گلهگذاری که دارید به هم بگویید. گاهی همین گلایهها مانع بروز احساسات میشود.
92/6/12
11:25 ص
من هنگامی به همسر خود خیانت کردم که با دختری آشنا شدم که ابتدا قصدم تسلی دادن به او بود. او تازه از یک رابطه طولانی جدا شده بود و روحیه خوبی نداشت. ما زمان زیادی را با هم سپری می کردیم تا اینکه به هم علاقه مند شدیم. |
مساله خیانت در همه دنیا هست و بیشتر میان مردان عمومیت دارد. در جامعه ما نیز این مساله هر روز بیشتر می شود. اعتراف اول: انتقام جویی اعتراف دوم: نبودن جاذبه عاطفی متقابل اعتراف چهارم: رابطه اشتباه اعتراف پنجم: مغایرت احساسی و سبک زندگی اعتراف ششم: نداشتن رابطه عاشقانه اعتراف هفتم: رویاپردازی اعتراف هشتم: پیدا کردن اعتماد به نفس
در ازدواج وقتی یکی از دو طرف خیانت می کند، طرف دیگر نابود می شود. همیشه روحش پریشان و ذهنش مشغول است که چرا؟ چه کم گذاشتم؟ چه کار کردم؟ چه نکردم؟ و ... اما این سوال ها بیهوده هستند. نتیجه ای جز تراشیدن روح آدمی ندارند.
در میان آشنایان، دو نفری که تصور می کنیم خوشبختانه در کنار هم زندگی می کنند، ناگهان از هم جدا می شوند. یا دچار مشکلات بسیار می شوند و همه آن علاقه یک شبه از بین می رود.
اما واقعا دلیل خیانت مردها چیست؟ چه می خواهند که ندارد؟
به دنبال چه هستند که در زن های دیگر پیدا می کنند؟
در این مطلب 8 اعتراف مردان خیانت کار و دلیل آنها برای خیانت را آورده ایم شاید تا با مغز و طرز فکر این مردان بیشتر آشنا شویم.
«من زمانی به همسر خود خیانت کردم که متوجه شدم او همچنان با نامزد سابق خود ارتباط پیامکی دارد. البته پیام های آنها حاوی هیچ نوع صحبتی که باعث نگرانی باشد، نبود اما تصور اینکه او قبلا با این مرد در ارتباط بوده است و حالا هم این دوستی را ادامه می دهد مرا عصبانی می کرد. صمیمیت همسرم با نامزد سابقش برای من قابل درک نبود. با همین عصبانیت از خانه بیرون زدم و یک لحظه تصمیم گرفتم برای درآوردن حرص او، دختر جدیدی را بیابم و شماره اش را بگیرم و همین کار را هم کردم. به نظر من این کار دقیقا همان کاری بود که او انجام می داد و من هم تلافی کرده بودم. ما از هم جدا شدیم. البته همسرم هرگز نفهمید من دوست دختر دارم. دلیل جدایی ما این بود که مناسب هم نبودیم و به درد هم نمی خوردیم. البته اعتراف می کنم آن کار من در عصبانیت درست و اخلاقی نبود اما در آن لحظه احساس خوبی به من داد.»
«تا جایی که به خاطر دارم من همیشه عاشق زنانی بودم که از هر نظر کامل باشند. همسر سابق من از خیلی نظرها خوب بود اما با سلیقه من خیلی جور نبود. او بسیار منطقی به نظر می رسید که هیچ نوع ارزشی برای من نداشت و باعث جذب من نمی شد. خیلی تلاش کردم به این مساله توجه نکنم اما نمی توانستم. پس از چند ماه، روزی با گروهی از دوستانم بیرون رفتم و در فروشگاهی که خرید می کردیم دختری را دیدم که بسیار عالی به نظر می رسید. از او شماره گرفتم و او به من گفت هر وقت بخواهم می توانم با او تماس بگیرم و قرار بگذارم. من هم همین کار را کردم. پس از چند جلسه متوجه شدم باید رابطه خود با همسرم را پایان بدهم زیرا دیگر هیچ جذابیتی برای من نداشت و دوست داشتم در کنار کسی باشم که دیوانه وار دوستش دارم و برای من فقط یک دوست ساده نیست.»
اعتراف سوم: وقت نگذاشتن برای یکدیگر
«من زمانی از همسر سابق خود جدا شدم که او بسیار مسافرت می رفت و ما خیلی کم در کنار هم بودیم. من بیشتر مواقع تنها بودم. این تنهایی به ویژه در روزهای تعطیل آخر هفته بسیار مرا آزار می داد. دوست داشتم کسی در کنارم باشد و با هم حرف بزنیم، بیرون برویم و ... . به همین دلیل، دفعه آخری که به مسافرت رفت من سراغ زن دیگری رفتم و پس از بازگشت همه چیز را به او گفتم و از هم جدا شدیم. این جدایی برای هر دوی ما خوب بود. البته می دانم کار من به هیچ وجه اخلاقی نبود اما در تنهایی هایم تنها چیزی که می توانست به من آرامش دهد یک همزبان بود.»
من با نامزدم در دانشگاه آشنا شدم . ما از همان ترم اول با یکدگیر دوست شدیم. پس از فارغ التحصیلی، هر کدام از ما به شهر خودش برگشت اما پیش از آن با هم نامزد کردیم. من تقریبا همه آخر هفته ها به شهر او مسافرت می کردم. اما فقط آخر هفته ها در کنار هم بودیم و در طول هفته با دوستان خود خوشگذرانی داشتیم. پس از چند ماه از این روند خسته شدم و با خودم تصور کردم در شهر خودم هم دختران زیبا و خوب زیادی هستند و من چرا همه روزهای تعطیل خود را در جاده و رفت و آمد می گذرانم؟ این مساله را با او در میان گذاشتم و چند باری او به شهر من می آمد اما پس ا مدتی او نیز خسته شد و با هم تصمیم گرفتیم این رابطه دشوار را پایان ببخشیم.»
«من همسر سابق خود را در گردهمایی کاهش وزن ملاقات کردم. با هم دوست شدیم و هنگامی که با هم قرار می گذاشتیم و بیرون می رفتیم، هر دو حدود 20 کیلوگرم اضافه وزن داشتیم. من همه رژیم ها و برنامه های ورزشی خود را به دقت و با جدیت فراوان انجام می دادم و به سرعت وزن کم می کردم. اما او به ورزش و رژیم اهمیت نمی داد و در نتیجه کاهش وزنی هم نداشت. پس از اینکه اضافه وزن خود را از بین بردم، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم. زن هایی که قبلا حتی به من نگاه هم نمی کردند مشتاق صحبت با من بودند و این حس خیلی خوبی به من می داد. همسر سابق من از چاقی خود در عذاب بود و به زن های اطراف من حسودی می کرد. یکی از روزهای آخر هفته که او خانه نبود، ما با یکی از این زن ها قرار گذاشتم و با هم بیرون رفتیم. من هرگز این مساله را به همسرم نگفتم اما چند هفته بعد با بهانه های مختلف از او جدا شدم. من تصور می کنم باید با زنی باشم که شبیه من است و ارزش های زندگی او ارزش های من هستند. فردی که طرز فکر و اراده مان شبیه هم باشد.»
«من و همسرم همیشه خدا با هم جنگ و دعوا داشتیم. برای همه چیز با هم بحث می کردیم این همه تنش اعصاب مرا خورد کرده بود. درست برعکس همسرم، دختری در شرکت ما بود که همه چیز را خیلی راحت می گرفت و رفتار دوستانه ای با همه داشت و شاد بود. یک شب که هر دو تا دیر وقت در شرکت مشغول کار بودیم، تصمیم گرفتیم برای شام با هم بیرون برویم. همه چیز خیلی عالی بود. او بسیار خوب و پر احساس بود و شبی رویایی با عشقی پاک را با او پشت سر گذاشتم. این اتفاق جراتی در دل من به وجود آورد تا از رابطه ای که همیشه مرا آزار می داد جدا شوم. یک هفته خانه نرفتم و پس از آن از همسر سابقم جدا شدم و اکنون با همکارم در ارتباط هستم.»
«من هنگامی به همسر خود خیانت کردم که با دختری آشنا شدم که ابتدا قصدم تسلی دادن به او بود. او تازه از یک رابطه طولانی جدا شده بود و روحیه خوبی نداشت. ما زمان زیادی را با هم سپری می کردیم تا اینکه به هم علاقه مند شدیم. من تصور می کردم او بهترین زن روی زمین است و من با او خوشبخت خواهم بود. به همین دلیل، از همسرم جدا شدم و سراغ آن دختر رفتم. اما رابطه ما دوامی نداشت و متوجه شدم رویاپردازی بسیار بهتر از واقعیت است.»
«من همیشه خجالتی بودم و به هیچ وجه با جنس زن راحت نبودم. نامزدم نیز مثل من بسیار خجالتی بود رابطه ما مشکلی نداشت اما هیچ هیجان و چیز جالبی هم نداشت. روزی برای کار خود در همایشی شرکت کردم. هنگام شام، خانمی رو به روی من نشسته بود که بسیار جذاب و باهوش به نظر می رسید و من واقعا جذب او شده بودم. از این مساله بسیار تعجب کردم زیرا قبلا چنین تجربه ای نداشتم. حس خوبی بود و احساس می کردم در اوج آسمان ها هستم. سعی کردم اعتماد به نفس داشته باشم و با او سر صحبت را باز کردم. در طول همایش و کنفرانس های دیگر نیز با هم صحبت می کردیم و وقتمان را با هم می گذراندیم. من هرگز از این رابطه به نامزدم چیزی نگفتم اما چند ماه بعد از او جدا شدم. پس از جدایی من آن زن جذابی که در کنفرانس ها می دیدم را دیگر هرگز ملاقات نکردم. اما همان رابطه کوتاه، اعتماد به نفس خاصی به من داده بود و متوجه شدم اگر اراده کنم می توانم بیرون بروم و زن دلخواه خود را پیدا و با او ازدواج کنم.»/برترین ها
توهم خطرناک : رابطه زناشویی ما بسیار خوب است ، همسرم هرگز به من خیانت نمی کند
آیا خیانت همسران تنها در زوج هایی که دارای مشکل هستند، دیده می شود ؟
آیا شما نیز به همسر خود اعتماد کامل دارید و گمان می کنید که او هرگز به شما خیانت نخواهد کرد؟
هرچند بی وفایی و خیانت به همسر بیشتر در زوج های مشکل دار دیده می شود اما خیانت همسران به یکدیگر ، بارها حتی در گروهی که روابط خوب و سالمی داشته و از زندگی مشترک شان راضی بوده اند، نیز به وفور دیده شده است .
متاسفانه مراجعین بسیاری داشته ایم که علیرغم سالها زندگی مشترک ،هیچ یک از زوجین تصور نمی کردند که قربانی خیانت شوند . آنها اشخاصی را دیده بودند که به همسرشان خیانت کرده اند، اما همیشه احساس می کردند خودشان هرگز به اعتماد یکدیگر خیانت نمی کنند و باور داشتند که معیارهای اخلاقی شان طوری تعیین شده است که آنها را از چنین رفتاری دور می کند. همسرانی که تجربه بی وفایی و خیانت ندارند ، اغلب در ابتدا بسیار به همسرشان اعتماد دارند ، آنها باور ندارند که ممکن است بی وفایی ازدواجشان را تخریب کند .
من این جمله را بارها از بسیاری از مراجعینم شنیده ام که می گویند : ” همسرم هرگز به من خیانت نمی کند ، من به او اعتماد کامل دارم “ وقتی فردی به همسرش خیانت می کند ، این کار در ابتدا برای خود او نیز تعجب آور است . این اشخاص اغلب می گویند : ” من همیشه افرادی که به همسرشان بی وفایی می کردند، را خودخواه، فریب خورده و ضعیف النفس می دانستم و هرگز تصور نمی کردم که خودم روزی به همسرم خیانت کنم ” اما خطر بی وفایی در اغلب ازدواج ها وجود دارد . شاید بپرسید : اغلب ازدواج ها؟
متاسفانه باید بگویم : بله ، این خطر ، بسیاری از ازدوج ها را تهدید می کند . حتی ازدواج هایی که به ظاهر هیچ مشکلی بین زوجین وجود ندارد
درس زندگی از مهدی آریافر – مشاور و متخصص ترمیم و بازسازی زندگی زناشویی پس از خیانت
92/6/12
11:19 ص
طرز فکر خانم ها درباره خواسته هایی که آقایان دارند، موجب می شود همیشه از دست آنها دلخور و عصبانی باشند و از داشتن یک زندگی مشترک رو به رشد، فوق العاده، صمیمی و رمانتیک ناامید شوند. طرز فکر آقایان درباره خانم ها نیز به همان اندازه آنها را دلسرد می کند. |
طرز فکر خانم ها درباره خواسته هایی که آقایان دارند، موجب می شود همیشه از دست آنها دلخور و عصبانی باشند و از داشتن یک زندگی مشترک رو به رشد، فوق العاده، صمیمی و رمانتیک ناامید شوند. طرز فکر آقایان درباره خانم ها نیز به همان اندازه آنها را دلسرد می کند. حتما لازم نیست این طور باشد به شرط این که بدانیم زن و مرد در وهله اول هر دو انسان هستند و خواسته های مشابهی دارند. من از آقایان و خانم هایی که به رشد و پیشرفت شخصی خود اهمیت می دادند سوال کردم که برای ساخت یک زندگی مشترک عالی چه خواسته هایی از همسر خود دارند. پاسخ آنها می تواند برای شما غیرمنتظره باشد. در این مقاله متوجه می شوید که خواسته های آقایان دقیقا با آن چه خانم ها در این باره فکر می کنند. منافات دارد. هم چنین شما خانم ها با نکاتی آشنا می شوید که به وسیله آنها مرد ایده آل خود را حفظ کرده و زندگی مشترک فوق العاده ای خواهید داشت. ? آقایان خواهان رابطه عاشقانه، صادقانه و بجا هستند. رابطه صادقانه برای آقایان در اولویت قرار دارد. یک مرد همسری می خواهد که به سوالات او صادقانه پاسخ بدهد و حتی در اطلاع رسانی داوطلب و پیش قدم باشد. او همسری می خواهد که با اطمینان خواسته ها و نیازهای خود را به زبان آورد. او همسری می خواهد که واقع بین باشد و با مهربانی حقیقت را بیان کند. یک مرد همسری می خواهد که او را سرزنش نکند و به حفظ اصالت خویش اهمیت بدهد. خانم ها گمان می کنند همسرشان از آنها می خواهد که سطحی نگر باشند، اصلا نیازها و خواسته های خود را عنوان نکنند و هیچ چیز نخواهند. خانم ها فکر می کنند آقایان آنها را نیازمند و بسیار حساس می دانند و می خواهند از خواسته های خود چشم پوشی کنند. بعضی از خانم ها معتقدند که اجازه ندارند هر چیزی را همان طور که هست به زبان آورند و در صورت اظهارنظر جسورانه، از سوی مرد طرد خواهند شد. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان خواهان رابطه ای رک، مستقیم و شجاعانه هستند بدون این که خشم و ملامتی در کار باشد. یکی از روش های مسرت بخش این است که یاد بگیرید حقایق و نیازهای خود را به او منتقل کنید. ? آقایان، همسری خودکفا، خاطرجمع و مطمئن می خواهند. یک مرد می خواهد همسرش او را به خاطر خودش – نه از روی ضعف و نیاز مالی و عاطفی – بخواهد. یک مرد دوست دارد زن زندگی اش او را بخواهد و به او نیاز داشته باشد و در عین حال هویت و فردیت خودر ا حفظ کند. یک مرد می خواهد همسری فعال و مستقل با دوستان و علایق جداگانه داشته باشد. از سوی دیگر بریا بودن در کنار همسر خود ارزش قایل هستند. خانم ها فکر می کنند آقایان نمی خواهند همسرشان به آنها نیاز داشته باشد. خانم ها فکر می کنند مرد زندگیشان نیازی به همراهی آنها ندارد و برای باهم بودن هیچ ارزشی قایل نیست. خانم ها فکر می کنند اگر نیازهای خود را بیان کنند، مرد را دلسرد کرده و او را فراری می دهند. ? نکته ای برای خانم ها: یک همسر خوب. یکی از قدرتمندترین روش های جذب مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی پرهیجان این است که برای خودتان زندگی مسرت بخش و کاملی داشته باشید ? آقایان، خواستار رابطه و زندگی مشترک بدون سلطه جویی و بهره برداری هستند. آقایان به هیچ عنوان نمی خواهند زیر نفوذ کسی باشند. آنها نمی خواهند ذهن همسر خود را بخوانند یا سیگنال های ارسالی او را ترجمه کنند. آنها نمی خواهند مجبور شوند فراتر از حد آمادگی خود در یک رابطه پیش بروند. آنها نمی خواهند به خاطر تمام مشکلاتی که پیش می آید سرزنش شوند. آنها نمی خواهند در این بازی، مطیع و فرمانبردار کسی باشند. به عقیده خانم ها، آقایان اصلا دوست ندارند حرف بزنند و تنها راه انتقال نیاز به آنها همین زیرکی و روش های ماهرانه است. آنها فکر می کنند برای پیشرفت زندگی باید مرتبا به آقایان نکاتی را گوشزد کنند. طرز فکر خانم ها این است که آقایان ارزشی برای تعریف و تمجید قایل نیستند، پس باید فقط آنها را سرزنش کرد. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان، زرنگی و زیرکی شما را در هیچ زمان و تحت هیچ عنوان تحمل نمی کنند. برای جذب مرد ایده آل و تشکیل زندگی مشترک عالی، یاد بگیرید در سرتاسر زندگی بدون ذره ای تردید خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنید. باید بگیرید مراقب وقت همسرتان باشید. یاد بگیرید از او تعریف و تمجید کنید ? آقایان، خواهان رشد هستند. یک مرد همسری می خواهد که شهامت و توان خندیدن به اشتباهات خودش را داشته باشد. او همسری می خواهد که بتواند سهم و نقش خود را در زندگی مشترک ببیند و آن را پیاده کند. زن باید ثبات احساسی و عاطفی داشته باشد. یک مرد می خواهد همسرش از لحاظ فردی رشد کند و مسوولیت رویدادهای عاطفی زندگی خود را برعهده بگیرد. خانم ها فکر می کنند آقایان از آنها می خواهند که همیشه خوب باشند. آنها گمان می کنند همسرشان هیچ علاقه ای به رشد و پیشرفت روابط و زندگی دونفره خود ندارند. آنها فکر می کنند آقایان فقط به دنبال خانم های زیبا هستند و اصلا به رشد عاطفی، محبت و مهربانی، نقش حمایتی یا عشق یک زن توجهی نمی کنند. ? نکته ای برای خانم ها: یک مرد به دنبال همسری می گردد که به بلوغ عاطفی رسیده باشد. بلوغ عاطفی به معنای این نیست که احساس نداشته باشید، یعنی این که بتوانید مسوولیت احساسات خود را برعهده بگیرید. برای جذب یک مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی بادوام، باید یاد بگیرید مسوولیت احساسات و عواطف خودن را قبول کنید. ? آقایان، از زندگی مشترک خود وفاداری و تعهد می خواهند. وفاداری جزء بایدهای زندگی مشترک است. درواقع یک مرد همسری را می خواهد که از صمیم قلب به زندگی مشترک خود وفادار بماند. به اعتقاد خیلی ها تعهد به معنای وفاداری و اشتیاق برای تلاش – حتی در شرایط سخت زندگی – است. به عقیده خانم ها، آقایان دوست ندارند برای حفظ زندگی مشترک خود تلاش کنند و به محض این که شرایط کمی پیچیده و بغرنج شود، پا به فرار می گذارند. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان نیز به اندازه شما خانم ها از بی وفایی نفرت دارند. مردان اهل زندگی می دانند چگونه باید زندگی خود را بسازند و از وفاداری به عنوان یکی از اجزاء اصلی زندگی مشترک خبر دارند. ? آقایان، همسری می خواهند که بداند چگونه باید با مرد زندگی خود رفتار کند. بسیاری از خانم ها با همسر خود چنان رفاری می کنند که غرور آنها را می شکنند و به آنها احساس بی لیاقتی و عدم کفایت می دهند. مردان به شنیدن تعریف و تمجید نیاز دارند، باید بدانند چه کارهای خوبی انجام داده اند و آن قدر همسر خوبی هستند که عشق و قدردانی همسرشان را از آن خود کرده اند. خانم ها فکر می کنند آقایان نیازی به آنها ندارند و برای نظرات، حمایت و تعریف و تمجید آنها ارزشی قایل نیستند. به عقیده خانم ها مردها برخلاف زن ها به خیلی چیزها اصلا اهمیت نمی دهند، به همین دلیل است که زن مرتبا مجبور است زبان به گله و شکایت باز کند. ملامت و سرزنش، تنها راهی برای بیان دلخوری و رنجش است. ? نکته ای برای خانم ها: بیشتر آقایان خواهان تشکر و قدردانی از سوی همسر خود هستند. تشکر کردن از همسر به جای پیدا کردن خطاها و اشتباهات او، یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که برای دوام زندگی مشترک در اختیار شماست. منبع:مجله موفقیت طرز فکر خانم ها درباره خواسته هایی که آقایان دارند، موجب می شود همیشه از دست آنها دلخور و عصبانی باشند و از داشتن یک زندگی مشترک رو به رشد، فوق العاده، صمیمی و رمانتیک ناامید شوند. طرز فکر آقایان درباره خانم ها نیز به همان اندازه آنها را دلسرد می کند. حتما لازم نیست این طور باشد به شرط این که بدانیم زن و مرد در وهله اول هر دو انسان هستند و خواسته های مشابهی دارند. من از آقایان و خانم هایی که به رشد و پیشرفت شخصی خود اهمیت می دادند سوال کردم که برای ساخت یک زندگی مشترک عالی چه خواسته هایی از همسر خود دارند. پاسخ آنها می تواند برای شما غیرمنتظره باشد. در این مقاله متوجه می شوید که خواسته های آقایان دقیقا با آن چه خانم ها در این باره فکر می کنند. منافات دارد. هم چنین شما خانم ها با نکاتی آشنا می شوید که به وسیله آنها مرد ایده آل خود را حفظ کرده و زندگی مشترک فوق العاده ای خواهید داشت. ? آقایان خواهان رابطه عاشقانه، صادقانه و بجا هستند. رابطه صادقانه برای آقایان در اولویت قرار دارد. یک مرد همسری می خواهد که به سوالات او صادقانه پاسخ بدهد و حتی در اطلاع رسانی داوطلب و پیش قدم باشد. او همسری می خواهد که با اطمینان خواسته ها و نیازهای خود را به زبان آورد. او همسری می خواهد که واقع بین باشد و با مهربانی حقیقت را بیان کند. یک مرد همسری می خواهد که او را سرزنش نکند و به حفظ اصالت خویش اهمیت بدهد. خانم ها گمان می کنند همسرشان از آنها می خواهد که سطحی نگر باشند، اصلا نیازها و خواسته های خود را عنوان نکنند و هیچ چیز نخواهند. خانم ها فکر می کنند آقایان آنها را نیازمند و بسیار حساس می دانند و می خواهند از خواسته های خود چشم پوشی کنند. بعضی از خانم ها معتقدند که اجازه ندارند هر چیزی را همان طور که هست به زبان آورند و در صورت اظهارنظر جسورانه، از سوی مرد طرد خواهند شد. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان خواهان رابطه ای رک، مستقیم و شجاعانه هستند بدون این که خشم و ملامتی در کار باشد. یکی از روش های مسرت بخش این است که یاد بگیرید حقایق و نیازهای خود را به او منتقل کنید. ? آقایان، همسری خودکفا، خاطرجمع و مطمئن می خواهند. یک مرد می خواهد همسرش او را به خاطر خودش – نه از روی ضعف و نیاز مالی و عاطفی – بخواهد. یک مرد دوست دارد زن زندگی اش او را بخواهد و به او نیاز داشته باشد و در عین حال هویت و فردیت خودر ا حفظ کند. یک مرد می خواهد همسری فعال و مستقل با دوستان و علایق جداگانه داشته باشد. از سوی دیگر بریا بودن در کنار همسر خود ارزش قایل هستند. خانم ها فکر می کنند آقایان نمی خواهند همسرشان به آنها نیاز داشته باشد. خانم ها فکر می کنند مرد زندگیشان نیازی به همراهی آنها ندارد و برای باهم بودن هیچ ارزشی قایل نیست. خانم ها فکر می کنند اگر نیازهای خود را بیان کنند، مرد را دلسرد کرده و او را فراری می دهند. ? نکته ای برای خانم ها: یک همسر خوب. یکی از قدرتمندترین روش های جذب مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی پرهیجان این است که برای خودتان زندگی مسرت بخش و کاملی داشته باشید ? آقایان، خواستار رابطه و زندگی مشترک بدون سلطه جویی و بهره برداری هستند. آقایان به هیچ عنوان نمی خواهند زیر نفوذ کسی باشند. آنها نمی خواهند ذهن همسر خود را بخوانند یا سیگنال های ارسالی او را ترجمه کنند. آنها نمی خواهند مجبور شوند فراتر از حد آمادگی خود در یک رابطه پیش بروند. آنها نمی خواهند به خاطر تمام مشکلاتی که پیش می آید سرزنش شوند. آنها نمی خواهند در این بازی، مطیع و فرمانبردار کسی باشند. به عقیده خانم ها، آقایان اصلا دوست ندارند حرف بزنند و تنها راه انتقال نیاز به آنها همین زیرکی و روش های ماهرانه است. آنها فکر می کنند برای پیشرفت زندگی باید مرتبا به آقایان نکاتی را گوشزد کنند. طرز فکر خانم ها این است که آقایان ارزشی برای تعریف و تمجید قایل نیستند، پس باید فقط آنها را سرزنش کرد. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان، زرنگی و زیرکی شما را در هیچ زمان و تحت هیچ عنوان تحمل نمی کنند. برای جذب مرد ایده آل و تشکیل زندگی مشترک عالی، یاد بگیرید در سرتاسر زندگی بدون ذره ای تردید خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنید. باید بگیرید مراقب وقت همسرتان باشید. یاد بگیرید از او تعریف و تمجید کنید ? آقایان، خواهان رشد هستند. یک مرد همسری می خواهد که شهامت و توان خندیدن به اشتباهات خودش را داشته باشد. او همسری می خواهد که بتواند سهم و نقش خود را در زندگی مشترک ببیند و آن را پیاده کند. زن باید ثبات احساسی و عاطفی داشته باشد. یک مرد می خواهد همسرش از لحاظ فردی رشد کند و مسوولیت رویدادهای عاطفی زندگی خود را برعهده بگیرد. خانم ها فکر می کنند آقایان از آنها می خواهند که همیشه خوب باشند. آنها گمان می کنند همسرشان هیچ علاقه ای به رشد و پیشرفت روابط و زندگی دونفره خود ندارند. آنها فکر می کنند آقایان فقط به دنبال خانم های زیبا هستند و اصلا به رشد عاطفی، محبت و مهربانی، نقش حمایتی یا عشق یک زن توجهی نمی کنند. ? نکته ای برای خانم ها: یک مرد به دنبال همسری می گردد که به بلوغ عاطفی رسیده باشد. بلوغ عاطفی به معنای این نیست که احساس نداشته باشید، یعنی این که بتوانید مسوولیت احساسات خود را برعهده بگیرید. برای جذب یک مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی بادوام، باید یاد بگیرید مسوولیت احساسات و عواطف خودن را قبول کنید. ? آقایان، از زندگی مشترک خود وفاداری و تعهد می خواهند. وفاداری جزء بایدهای زندگی مشترک است. درواقع یک مرد همسری را می خواهد که از صمیم قلب به زندگی مشترک خود وفادار بماند. به اعتقاد خیلی ها تعهد به معنای وفاداری و اشتیاق برای تلاش – حتی در شرایط سخت زندگی – است. به عقیده خانم ها، آقایان دوست ندارند برای حفظ زندگی مشترک خود تلاش کنند و به محض این که شرایط کمی پیچیده و بغرنج شود، پا به فرار می گذارند. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان نیز به اندازه شما خانم ها از بی وفایی نفرت دارند. مردان اهل زندگی می دانند چگونه باید زندگی خود را بسازند و از وفاداری به عنوان یکی از اجزاء اصلی زندگی مشترک خبر دارند. ? آقایان، همسری می خواهند که بداند چگونه باید با مرد زندگی خود رفتار کند. بسیاری از خانم ها با همسر خود چنان رفاری می کنند که غرور آنها را می شکنند و به آنها احساس بی لیاقتی و عدم کفایت می دهند. مردان به شنیدن تعریف و تمجید نیاز دارند، باید بدانند چه کارهای خوبی انجام داده اند و آن قدر همسر خوبی هستند که عشق و قدردانی همسرشان را از آن خود کرده اند. خانم ها فکر می کنند آقایان نیازی به آنها ندارند و برای نظرات، حمایت و تعریف و تمجید آنها ارزشی قایل نیستند. به عقیده خانم ها مردها برخلاف زن ها به خیلی چیزها اصلا اهمیت نمی دهند، به همین دلیل است که زن مرتبا مجبور است زبان به گله و شکایت باز کند. ملامت و سرزنش، تنها راهی برای بیان دلخوری و رنجش است. ? نکته ای برای خانم ها: بیشتر آقایان خواهان تشکر و قدردانی از سوی همسر خود هستند. تشکر کردن از همسر به جای پیدا کردن خطاها و اشتباهات او، یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که برای دوام زندگی مشترک در اختیار شماست.
92/6/9
12:17 ع
عشق محصول احترام است
تاکنون از خود پرسیدهاید که مهمترین عنصر در هر رابطهای چه چیز است؟ پاسخ بسیاری از افراد به این پرسش عشق است. بله عشق یک موهبت است و بدون آن هیچ رابطهای پایدار نخواهد ماند. اما عشق نیز به تنهایی و بدون پشتوانه “احترام” ناتوان و متزلزل خواهد بود. احترام متضمن و بیمهگر عشق است. احترام مصالح پیونددهنده اجزا ساختمان است که خانه را در برابر طوفانها، بادهای ویرانگر، شداید و تلخیهای زندگی حفاظت میکند. در واقع احترام بیمه ساختمان است.
تاکنون از خود پرسیدهاید که مهمترین عنصر در هر رابطهای چه چیز است؟ پاسخ بسیاری از افراد به این پرسش عشق است. بله عشق یک موهبت است و بدون آن هیچ رابطهای پایدار نخواهد ماند. اما عشق نیز به تنهایی و بدون پشتوانه “احترام” ناتوان و متزلزل خواهد بود. احترام متضمن و بیمهگر عشق است. احترام مصالح پیونددهنده اجزا ساختمان است که خانه را در برابر طوفانها، بادهای ویرانگر، شداید و تلخیهای زندگی حفاظت میکند. در واقع احترام بیمه ساختمان است.
افراد دوست دارند محبوب باشند، اما محترم بودن به مراتب ارزشمندتر از محبوب بودن است. تعریف احترام چنین است: به رسمیت شناختن شایستگی، ارزشمندی، حقوق و مزایای فرد به عنوان یک انسان یا احترام عبارت است از: ادب، مراعات، پذیرش و توجه. یک شریک ایدهآل فردی است که هم شما را دوست دارد و هم به موازات آن برای شما احترام قائل است.
در ادامه به برخی نشانههای بیاحترامی اشاره می شود:
بیاعتبار کردن: جای فرد پاسخ دادن، سخنان فرد را قطع کردن، بیاعتنایی کردن، تمسخر کردن، گوش ندادن به سخنان فرد و تحقیر کردن.
ارعاب کردن: تهدید کردن، هراساندن، قلدری کردن و تشر زدن.
انتقاد کردن:
عیبجویی، ملامت کردن، نفی کردن و غر زدن.
کنترل کردن: جلوگیری از تصمیمگیری مستقل فرد، تحکم کردن، سلطهگری و تحمیل عقاید، خواستهها و نیازها.
قضاوت کردن: تعیین درستی و نادرستی اعمال فرد، برانگیختن احساس گناه و شرمساری در فرد.
بدنام کردن: تهمت و افترا زدند، رسوا کردن و افشاگری کردن.
فریب دادن: دروغ گفتن، گمراه کردن و حقه زدن.
خیانت کردن: صادق نبودن، وفادار نبودن.
توهین کردن: گستاخی کردن، ناسزاگویی، رنجاندن.
سوءرفتار کردن: از لحاظ کلامی، احساسی و فیزیکی. صدمه زدن به حس امنیت و فردیت شخص.
هر نوع تغییر در لحن صدا: اشارات و تغییر در چهره که پیام آن چنین است:”من مهمتر از تو هستم”.
برای آنکه به همسر خود احترام بگذاریم نخست باید روحیات و خواسته های او را در نظر بگیریم . دنیای او را درک کنیم و بفهمیم کدام رفتار ما را نماد احترام می شمرد . در اینجا به انتخاب شیوه های متفاوت برای ابراز احترام همسران به یکدیگر اشاره می کنم :
دنیای مردان استدلالی و دنیای زنان احساسی است. راز صمیمیت میان این دو درک یکدیگر است. بنابراین پذیرش دنیای متفاوت همسران روشی برای احترام به یکدیگر است. مردان در هنگام سختی و فشار دوست دارند به درون خود بروند و مشکلات را در عالم ذهن خود حل کنند اما زنان وقتی دچار مشکل می شوند دوست دارند حرف بزنند. آنان در واقع با حرف زدن صمیمی می شوند و بعد زنانه خود را تقویت می کنند پس فرصت به آنان برای حرف زدن نمود احترام به آنان است.
زنان در هنگام گرفتاری دوست دارند علاوه بر حرف زدن شنونده فعال داشته باشند. مردان نیز دوست دارند کسی خلوت آنها را بهم نزند. گوش کردن به سخن زنان و راحت گذاردن مردان در خلوتگاه ذهنی شان احترام متقابل به شمار می آید.
زنان بخاطر برخورداری از دنیای احساسی شدید به خود حق می دهند که در مواردی اظهار ناراحتی کنند مردان باید این حالت برخاسته از طبیعت آنان را تحمل کنند. این یکی از رازهای صمیمیت است. هر از گاهی به آنان بگویید : طبیعی است که شما از این موضوع ناراحت باشید. وقتی زنان مشکلات خود را مطرح می کنند نه برای این است که مشکل را حل کنند بلکه می خواهند بگویند که گفته باشند مردان در این هنگام نباید مطابق دنیای خود راه حل ارائه دهند، باید ده دقیقه سکوت کنند و گوش دهند و با گفتن عبارات کوتاهی او را به حرف زدن تشویق کنند.
پذیرش دنیای متفاوت همسران روشی برای احترام به یکدیگر است
مردان وقتی از سر کار می آیند دوست دارند سردی کار با گرمی عاطفه همسران پایان یابد. زنان بایدآنها را تحویل بگیرند و اگر دیدند که مرد به دنیای ذهنی خود فرو رفته مدت کوتاهی به او کاری نداشته باشند. سپس با زمینه سازی او را به صحبت وادارند. بنابراین زمینه سازی برای برای تغییر موقعیت یکی از نمادهای احترام به همسر تلقی می شود.
مردان نمی توانند در یک زمان هم حرف بزنند، هم احساس کنند و هم بیندیشند ولی زنان می توانند. به همین جهت اگر زنی را به حرف زدن واداری، علاوه بر حرف زدن احساس صمیمیت می کند و همزمان فکر می کند. احترام به زنان فرصت سخن گفتن برای تحقق احساس و فکر است ولی مردان چون نیازمند اعتماد، پذیرش، قدردانی، تحسین، تایید و تشویق هستند. چنانچه خانمها به گونه ای رفتار کنند که آنان احساس کنند که همسرانشان به آنها اعتماد دارند آنها را می پذیرند در کارهای کوچک نیز از آنان تشکر می کنند و آنان را مورد تشویق و ترغیب قرار می دهند و احساس می کنند که محترم واقع شده اند.
مردان به دنبال آزادی و استقلال هستند همسران آنها نباید با حربه هایی که در زندگی زناشویی در اختیار دارند مردان را زیر سلطه خود در آورند و آنان را به مهره ای بی خاصیت در مدیریت و تدبیر منزل تبدیل کنند بنابراین احترام به آنها در دادن حق تصمیم گیری و نظارت به آنان تحقق می یابد. مردان و زنان گاهی با فاصله گرفتن موقت از همدیگر به روابط مرده خود شوک وارد می کنند و آن را حیات تازه می بخشند به جاست که گاهی دوریهای یکدیگر را تحمل کنید تا قدر نزدیکی را بدانید.
زنان گاهی از بیان احساسات خود گریزانند. هنگامی که محرم رازی بیابند احساسات خود را بروز می دهند شما همان محرم راز باشید و اجازه دهید تا همسرتان به هر گونه ای که می پسندد ابراز احساسات کند. او ممکن است گاهی خندان و گاهی گریان باشد درک او احترام به اوست کاری کنید که او احساس کند آن گونه که هست مورد لطف و توجه شماست و شما نمی توانید بدون او زندگی کنید وقتی این احساس در او بوجود آید شما را محرم راز می داند و این گونه می فهمد که مورد احترام شماست.
لذا، شما همان گونه که اجازه میدهید دیگران با شما رفتار کنند، دیگران با شما رفتار خواهند کرد. همه چیز وابسته به خود شماست هنگامیکه مورد بیاحترامی قرار میگیرید و سکوت میکنید در واقع در آن بیاحترامی خودتان نیز سهیم هستید.
در انتها به خاطر داشته باشید که منزل باشکوه شما (رابطه) در صورتی که به حال خود رها گردد صرفنظر از آنکه در ابتدا تا چه اندازه استوار و مستحکم بنا شده باشد به مرور زمان از هم پاشیده و رو به خرابی و زوال پیش خواهد رفت. بنابراین بیاموزید با تبادل عشق و احترام روزافزون ترکهای هر چند کوچک منزل خود را مرمت کرده و آن را استوار و پایدار نگه دارید.
راستگویی و صداقت در ایجاد اعتماد در رابطه ضروریست. احترام محصول اعتماد و عشق محصول احترام است. هر رابطهای منحصر به فرد است و برای نتیجه بخش بودن آن باید مقتضیات آن فراهم گردد. هیچ راه میانبری وجود ندارد. زندگی کوتاه است، آن را هدر مشاجرات و جر و بحثهای بیمعنی و بیاهمیت نکنید.
الهه من ... میدانم مرا درگیر افکارت نمودی تا دنیایم را به ویرانه ای تبدیل کنی .. و میدانم .. هرشب زمانیکه در تنهایی و سکوتی کشنده فرو میروم .. این یاد توست که با هجومی به افکارم مرا به طوفان عشقت میکشاند .. تا همانند مرغی شکسته بال به مسلخ عشق تو آیم .. آری .... مرا درگیر خودت کن .. درگیر خودت کن تا از آن همه سوختن آرامش بگیرم .. بگذار افکارم را یاد وخاطرات تو انباشته کنند .. چشمانت را نبند ... تا من مات چشمان تو باشم .. آخر تو در وجود منی .. و با تو شبهایم رویایی شیرینند .. و بدان اخرین نقطه ی دنیا .. قله ی عشق ماست .. هر چند تو در وجود منی ... اما من به تنهایی دوریت دچارم .. پس مرا از عطر وجودت تهی مساز .. ای خالق رویا های شیرینم ...