92/6/5
11:42 ص
92/6/5
11:41 ص
92/6/5
11:40 ص
مهم ترین مرحله ازدواج
در مطالب قبلی (اینجا و اینجا )، مختصری از ضرورت خودشناسی و تاثیری که در ازدواج موفق شما دارد گفتیم. سوالاتی را پیشنهاد کردیم که پرسیدن آنها از خودتان می توانست شما را به درک روشن تری درباره شخصیت و علایق و ترجیح های خودتان برساند. در آخرین بخش این مطالب، شما را به درک روشن تری از رفتارهایی می رسانیم که ممکن است ناآگاهانه آنها را انجام دهید و اصلا متوجه حضور آنها در زندگی تان نباشید. پاسخ به این سوال می تواند به انتخاب بهتر شما کمک کند.
عادات و رسوم
- به چه کارهایی عادت دارید؟
- آیا سیگار می کشید؟ بله / خیر
- در صورتی که بلی آیا این اراده را دارید که ترک کنید؟
- به طور متوسط چند ساعت در شبانه روز می خوابید؟
- تعریف شما از تجمل چیست؟
چند مصداق از تجملاتی که در ازدواج و زندگی های امروزی رایج و مرسوم شده است، نام ببرید.
- برخی از آداب و رسوم که به نظرتان غلط است نام ببرید.
- آیا شما به این مرسومات در زندگی آینده پای بندید؟
- رسوم خاصی که در خانواده شما به هنگام مراسم ازدواج رایج است را به طور خلاصه بنویسید.
خودشناسی
حساسیت ها
- در زندگی شخصی بیشتر از چه مسائلی رنج می برید؟
- در مورد چه چیزهایی سخت گیر می باشید؟
- آیا تعصب های خاصی دارید؟
- آیا از فرد یا افرادی به دلیل داشتن صفات خاصی دلگیر می باشید؟
- این افراد چه ویژگی های دارند؟
- اگر با کسی قرار ملاقاتی داشته باشید و او سر موعد مقرر حاضر نشود، چه عکس العملی خواهید داشت؟
مطالعات و اطلاعات
- چقدر به مطالعه علاقمندید؟ زیاد / متوسط / کم
- روزانه چند ساعت مطالعه می کنید؟
- چند کتاب مورد علاقه تان را که مطالعه کرده اید، نمام ببرید:
1- 2- 3 - 4- 5- 6-
- معمولاً چه نشریات یا مجلاتی را مطالعه می کنید؟
1- 2- 3 - 4- 5- 6-
- به کدامیک از نویسندگان مشهور علاقه دارید؟
1- 2- 3 - 4- 5- 6-
پازل قلب
هنرها و علاقه ها
- به کدامیک از هنرهای زیر آشنا هستید؟
مجسمه سازی / گلدوزی / خوشنویسی / شعر و شاعری / نویسندگی / خیاطی / آشپزی / موسیقی
بازیگری تئاتر و سینما / ...........
- به موسیقی چقدر علاقه دارید؟ زیاد / متوسط / کم
- چند ساعت در هفته موسیقی گوش می کنید؟
- از کدام موسیقی ها بیشتر لذت می برید؟
- چه فیلم / فیلم های معروفی را خیلی می پسندید؟
- به کدام هنرپیشه معروف علاقمندید؟
روابط و دوستی ها
- چند دوست خیلی عزیز دارید؟ چند نفر آن ها دانشجو یا طلبه هستند؟
- سه نفر از صمیمی ترین دوستانمان را که ترجیحاً با آن ها روابط خانوادگی دارید را نام ببرید.
شغل، تحصیلات، سن، سال آشنایی و میزان روابط خانوادگی خود با آنها را مشخص کنید.
- روابط شما با دوستان خیلی عزیز در کدام یک از حدود زیر است؟
از تمام اسرار زندگی یکدیگر آگاهیم
برخی اسرار زندگی یکدیگر را نمی دانیم
معمولاً اسرار زندگی همدیگر را نمی دانیم
بیشتر به هنگام نیاز کمک یکدیگر می کنیم
بیشتر با هم مشورت می کنیم
با یکدیگر روابط خانوادگی داریم
- روزانه چه مدت با دوستانمان هستید؟
- به نظر شما بیشترین اسرار زندگی انسان را چه کسی باید بداند؟
دوستان مطمئن / همسر / والدین / برخی از بستگان / هیچ کس
- دو نفر از افرادی که بیشتر با آن ها مشورت می کنید نام ببرید و مشخصات آنها (شغل، تحصیلات و...) و رابطه آنها با شما (خویشاوندی، رفاقت و...) را مشخص کنید.
ورزش – تفریحات
- آیا به ورزش خاصی علاقمندید؟ بله / خیر
- اگر بلی به چه ورزشی؟
- روزانه چند دقیقه ورزش می کنید؟
- آیا در رشته خاصی، حرفه ای می باشید؟ کدام رشته؟
- ورزش های دسته جمعی یا انفرادی، کدام یک را بیشتر دوست دارید؟
ویژگی های همسر مطلوب شما
- مهم ترین خصوصیاتی که دوست دارید همسر آینده شما داشته باشید چیست؟
- دوست دارید همسر آینده شما کدام خصوصیت ها را نداشته باشد؟
- آقا، ترجیح می دهید همسرتان شاغل باشد یا خانه دار؟
- میزان تحصیلات همسر ایده آل شما چقدر باشد؟
- دوست دارید همسرتان دانشجو یا طلبه باشد؟ (کدام یک)
قلب
- چه رشته تحصیلی را برای همسرتان مطلوب می دانید؟
- دوست دارید همسر آینده شما از نظر قیافه ظاهری، قد و وضعیت جسمانی چگونه باشد؟
- دوست دارید همسر شما نسبت به مسائل شرعی چقدر پایبند باشد؟
- خانم، چنانچه همسرتان با کار شما بیرون از خانه مخالف باشد، چه خواهید کرد؟
- آیا دوست دارید همسر آینده تان در امور اجتماعی مشارکت فعال داشته باشد؟
- چه تفاوت سنی با همسر آینده تان مطلوب شماست؟
- خانم دوست دارید همسر شما چه میزان درآمد در ماه داشته باشد؟
- دوست دارید خانواده همسرتان چگونه افرادی باشند؟
- نظر شما در مورد تعدد زوجات چیست؟
- دوست دارید الگوی زندگی شما چگونه باشد؟
- ترجیح می دهید تصمیم گیری ها در خانواده چه نسبتی باشد؟
پدر / مادر / فرزندان
92/6/5
11:39 ص
سن مناسب ازدواج
گرچه در اسلام سنّ مشخصى براى ازدواج مقرّر نگردیده است، اما احادیث منقول از پیامبر اکرم و امامان معصوم(علیهم السلام) و سیره عملى آن بزرگواران، شواهد گویایى بر اهتمام ایشان در تعجیل امر ازدواج است.
از نظر قرآن، ازدواج مایه آرامش روح و روان آدمى است و خود از نشانه هاى رحمت و بزرگى خداوند است.1
تشویق به ازدواج، بخصوص در سن جوانى و کراهت اسلام از تجرّد و رهبانیت، در بسیارى از سخنان معصومان(علیهم السلام)آمده است. آثارى همچون بزرگداشت سنّت پیامبر(صلى الله علیه وآله)،2 قرار گرفتن در ولایت و حمایت خداوند،3 به خشم آمدن شیطان،4حفظ و کامل شدن ایمان جوانان،6مضاعف شدن ثواب عبادت،6 زیاد شدن روزى،7و مانند آن، در کلام معصومان(علیهم السلام) از برکات ازدواج شمرده، و از کسانى که اسباب ازدواج جوانان را فراهم مى کنند، تمجید شده است.8
همچنین تجرّد و تأخیر در امر ازدواج در بعضى روایات مردود دانسته، و تأکید شده است که هیچ چیز نباید موجب تأخیر ازدواج شود، حتى فقر.9
روایتى مردان بدون همسر را سرزنش مى کند،10 و تجرّد را سبب شرور شدن مى داند.11در روایتى دیگر مى خوانیم: یکى ازحقوق فرزند بر پدر، آن است که پس از بالغ شدن، او را به ازدواج درآورد،12
اسلام در الگوى مطلوب خود، پایین بودن سن ازدواج را اصل مى داند. در عین حال، مشکلات ناشى از ازدواج هاى زود هنگام را نادیده نمى گیرد و در جهت رفع آنها کوشش مى نماید.
و در روایت دیگر، به کسانى که صاحب دخترند سفارش مى کند در ازدواج دخترانشان تعجیل کنند: امام رضا(علیه السلام)مى فرماید: جبرئیل امین بر پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) نازل شد و عرض کرد: اى محمّد(صلى الله علیه وآله)پروردگارت به تو سلام مى رساند و مى فرماید: دختران مانند میوه درختان هستند و همان گونه که میوه وقتى مى رسد، چاره اى جز چیدن ندارد، وگرنه تابش خورشید و وزش باد آن را فاسد مى کند، دختران باکره هم وقتى به سن بلوغ و ازدواج مى رسند، چاره اى جز ازدواج ندارند، وگرنه از گرفتار شدن به فتنه و انحراف، در امان نیستند. آن گاه رسول خدا(صلى الله علیه وآله)مردم را جمع کرد و به منبر رفت و پیام پروردگار عزیز و بلندمرتبه را به آنان ابلاغ نمود.13
همچنین روایت دیگرى بهترین سن ازدواج دختران را ابتداى سن بلوغ مى داند.14
بنابراین، مى توان نتیجه گرفت: اسلام در الگوى مطلوب خود، پایین بودن سن ازدواج را اصل مى داند. در عین حال، مشکلات ناشى از ازدواج هاى زودهنگام را نادیده نمى گیرد و در جهت رفع آنها کوشش مى نماید.15 روشن است که با گسترش برنامه هاى آموزشى، بهداشتى و فرهنگى و نیز بهبود وضع اقتصادى مردم، بسیارى از این مشکلات مرتفع خواهند شد.
ازدواج
نتایج تحقیقات تجربى وینچ ( Robert F.Winch) در جامعه آمریکا نیز تا حدى با این جهت گیرى همخوانى دارد. به گفته وى، مشکل ازدواج زودهنگام ازخودآن برنمى خیزد،بلکه برخاسته از عدم آمادگى براى پذیرش تعهدات ازدواج و نقش هاى ناشى از آن است. از این رو، ازدواج هاى زودهنگام در دو حالت کاملا رضایت بخش اند:
1. آنجا که افراد نوجوان آمادگى پذیرش نقش هاى بزرگ سالان را دارند مانند اعضاى قشرهاى پایین در جامعه آمریکا که در مشاغل غیرماهرانه یا نیمه ماهرانه اشتغال دارند.
2. آنجا که انتظار نمى رود چنین نقش هایى را بپذیرند; مانند اعضاى قشرهاى بالا که معمولا از سوى والدین حمایت مالى مى شوند.
برای اینکه سن ازدواج روز به روز بالاتر نرود ، راهکارهای زیادی موجود است که در این مقاله به راه های فرهنگی اشاره می کنیم :
تغییر نگرش ها و شناخت هاى افراد کمک زیادى به تغییر رفتار آنان مى کند، و هر تغییرى بدون داشتن زیرساخت هاى فکرى محکم، دوامى نخواهد داشت. وظیفه مهم متصدیان امور فرهنگى مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سیما، مطبوعات، هنر و مانند آن، این است که در این زمینه، برنامه ریزى جدّى داشته باشند.
کارهایى که مى توان در این زمینه انجام داد، عبارتند از:
1. ارزش دانستن تأهّل: اگر تأهّل و همسر داشتن به عنوان یک ارزش، و تجرّد ضد ارزش تلقّى شود، همان گونه که در روایات اهل بیت(علیهم السلام) آمده است، کمک زیادى به تغییر نگرش افراد نسبت به سن ازدواج مى شود.16لازمه این کار آن است که فرهنگ دینى در ازدواج، جایگزین فرهنگ مادى گردد و نگرش جوانان ما به ازدواج همان نگرش اولیاى دین باشد که به آن به عنوان وسیله اى براى نزدیک شدن به خدا نگاه مى کردند17
جامعه کنونى ما، ملاک هایى همچون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلى، مظاهر مادى بیشترین اهمیت را دارند. به همین دلیل، تمام تلاش جوانان این شده است که از هر راهى، امتیازات مزبور را به دست آورند و از این طریق، به مقبولیت اجتماعى کافى برسند.
2. درجه بندى ملاک هاى انتخاب همسر: در فرهنگ دینى، مهم ترین ملاک براى انتخاب همسر، ایمان و اخلاق است و ملاک هاى دیگر از اهمیت کمترى برخوردارند.18این در حالى است که در جامعه کنونى ما، ملاک هایى همچون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلى، مظاهر مادى بیشترین اهمیت را دارند. به همین دلیل، تمام تلاش جوانان این شده است که از هر راهى، امتیازات مزبور را به دست آورند و از این طریق، به مقبولیت اجتماعى کافى برسند. اما به دلیل آنکه رسیدن به این ملاک ها، زمان زیادى مى طلبد، به ناچار از ازدواج در ابتداى جوانى محروم مى شوند و بدین روى، سن ازدواج افزایش مى یابد. اگر مسئولان فرهنگى کشور ارزش هاى واقعى را، که ایمان و اخلاق در صدر آن است ترویج کنند، نه تنها سن ازدواج کاهش پیدا مى کند، بلکه بسیارى از مشکلات دیگر نیز حل خواهد شد.
3. گسترش فرهنگ حجاب: در جامعه اى که فرهنگ «حجاب» حاکم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازین شرعى باشد و از اختلاط هاى مضر و فسادانگیز بین پسر و دختر پرهیز شود، زمینه براى ارضاى نامشروع نیازهاى جنسى بسیار کم مى شود و در نتیجه، تمتعات جنسى منحصر به خانواده و ازدواج مى گردد. همین امر موجب مى شود احساس نیاز به ازدواج در جوانان افزایش یابد و آنها زودتر ازدواج کنند. اگر فرهنگ حجاب کم رنگ شود و پسران و دختران محدودیت زیادى در ارتباط با یکدیگر نداشته باشند، انگیزه آنان براى ازدواج کاهش مى یابد و در نتیجه، سن ازدواج بالا مى رود چنان که یکى از علل فرار جوانان غرب از ازدواج همین موضوع است زیرا ازدواج را مانع آزادى بى حد و حصر خود مى بینند.
4. گسترش فرهنگ قناعت و ساده زیستى: اگر در جامعه ساده زیستى و استفاده از حداقل امکانات مادى ارزش گردد و یا ـ دست کم ـ ضدارزش نباشد، سن ازدواج کاهش پیدا مى کنداما اگر داشتن خانه و اتومبیل مدل بالا و امکانات مادى ارزش شود و چشم و همچشمى هاى زیان آور گسترش یابد، جوان امروزى ما ناچار است به دنبال تهیه آن برود و تا وقتى آن را تهیه نکرده است، ازدواج نکند. در نتیجه، از داشتن خانواده در سن جوانى، محروم مى ماند.
5. ازدواج در خلال تحصیل: همان گونه که گفته شد، یکى از عوامل افزایش پیدا کردن سن ازدواج، تحصیل است. اگر به گونه اى برنامه ریزى شود که دانشجویان قادر باشند در خلال تحصیل، ازدواج کنند، سن ازدواج در بین این قشر، که مهم ترین و حسّاس ترین بخش جامعه هستند، کاهش پیدا مى کند.
این امر مشروط بر این است که خانواده ها اولا، اهمیت موضوع را درک کنند و متوجه این موضوع باشند که چه خطرهاى بزرگى فرزندان دانشجوى آنها را تهدید مى کند و چه مشکلات روحى و روانى زیادى در اثر تأخیر ازدواج براى آنان به وجود مى آید که با ازدواج کردن تمام یا بیشتر این مشکلات حل مى شود; ثانیاً، با برنامه ریزى دقیق و هماهنگ و کمک دانشگاه ها و دیگر نهادهاى ذى ربط به گونه اى برنامه ریزى کنند که دانشجویان با حداقل امکانات بتوانند ازدواج کنند و در عین حال، درس خود را نیز ادامه دهند. جوان دانشجو اگر امکان ازدواج داشته باشد، حتى به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدى قبل از عروسى، هم از برکات مادى و معنوى ازدواج بهره مند مى شود و هم با انگیزه بیشترى درس و تحصیل را دنبال مى کند. دانشجو اگر احساس کند آینده روشنى دارد و مى تواند مسئولیت زندگى را، که با ازدواج بر عهده او گذاشته شده است، به دوش کشد، کمتر به دنبال فعالیت ها و برنامه هاى غیردرسى و حتى ضددرسى مى رود، بلکه تمام سعى و همّت خود را صرف بهتر کردن زندگى و بالاتر بردن سطح آن مى کند.
گروه خانواده و زندگی تبیان - ماهنامه تخصصی معرفت
92/6/5
11:37 ص
شش اشتباه در دوران آشنایی
آشنایی مقدمه ازدواج است و به همین دلیل خیلی از مشاوران ازدواج معتقدند که اهمیت این دوره حتی بیشتر از دوره های بعدی است. یک دوره آشنایی درست و اصولی می تواند تا حدود زیادی تکلیف شما را با طرف مقابلتان روشن کند و در عوض یک آشنایی اشتباه می تواند منجر به شکست رابطه شود. بنابراین بد نیست چند اشتباه رایج در این دوره را بشناسید تا بتوانید از این دوران حداکثر استفاده را ببرید:
? وقتی دهانتان را می بندید
شش اشتباه در دوران آشنایی
خیلی وقت ها فکر می کنیم که این اولین و آخرین شانس ماست و درست همین حالا باید برای آینده خود تصمیم بگیریم.
یا حتی بدتر از آن، فکر می کنیم که سوال پرسیدن تجاوز به حدود شخصی طرف مقابل است و برای آن که محترم تر جلوه کنیم، سعی می کنیم زیاد وارد مسائل شخصی او نشویم و دانستن خیلی از موضوعات را به آینده موکول می کنیم.
عده ای هم سوال پرسیدن را مته به خشخاش گذاشتن می دانند و معتقدند همین قدر که کلیات را درباره کسی می دانند، کافیست. به این ترتیب وقت کافی برای پرداختن به این که چرا نباید با کسی ازدواج کنیم، پیدا نمی کنند.
شش اشتباه در دوران آشنایی
? وقتی گوش هایتان را می گیرید
روابط یک شب از بین نمی روند. معمولا پیش از آن که هر رابطه ای خراب شود، هشدارهایی به شما می دهد و زنگ خطرهایی به صدا در می آیند اما شما با این بهانه که نباید زیاد حساس بود، باید او را تغییر دهم، با گذشت زمان همه چیز درست می شود و... گوش هایتان را سفت می چسبید و خلاء ها و کاستی های طرف مقابل را نادیده می گیرید.
? وقتی چشم هایتان را می بندید
این که هر کس ممکن است کم و کاستی داشته باشد یا اشتباهاتی مرتکب شود چیز عجیبی نیست اما اتفاق بد وقتی میافتد که شما چشم هایتان را بر این کاستی ها می بندید و به خود اجازه فکر کردن به آنها را نمی دهید. بنابراین با هر درخواستی که از طرف مقابلتان مطرح می شود سازش می کنید و آن را می پذیرید.
بعد از مدتی ممکن است احساس کنید مدام در حال اطاعت و کرنش هستید و از عقاید و مواضع خودتان حسابی کوتاه آمده اید اما چاره ای نیست و مجبورید این رویه را ادامه دهید چون اگر غیر از این را انجام دهید، مجبور به دعوا، درگیری و پایان دادن رابطه هستید. بنابراین برای حفظ یک تفاهم یک طرفه، چشم هایتان را بسته نگه می دارید.
این که طرف مقابل شما زیبا و تحصیل کرده و دارا باشد ایرادی ندارد اما به شرطی که در کنار آن آدم درستی باشد، خانواده خوبی داشته باشد، به شما شباهت داشته باشد، حرفتان را بفهمد و به اخلاقیات پایبند باشد.
در غیر این صورت شما تنها با یک مدل، یک تریلیاردر یا یک فرد
صاحب منصب «هم خانه» شده اید
? وقتی چراغ عقلتان را خاموش می کنید
شش اشتباه در دوران آشنایی
وقتی همسرتان را صرفا بر اساس مادیات، ظاهر، معیارهای اجتماع پسند و نه بر اساس معنویات و تشابهات درونی انتخاب می کنید، وارد یک رابطهی نادرست شده اید و هرچه پیش تر بروید، بیشتر فرو خواهید رفت.
این که طرف مقابل شما زیبا و تحصیل کرده و دارا باشد ایرادی ندارد اما به شرطی که در کنار آن آدم درستی باشد، خانواده خوبی داشته باشد، به شما شباهت داشته باشد، حرفتان را بفهمد و به اخلاقیات پایبند باشد.
در غیر این صورت شما تنها با یک مدل، یک تریلیاردر یا یک فرد صاحب منصب «هم خانه» شده اید و عملا کسی به عنوان همسر و همراه وارد زندگیتان نشده است.
? وقتی یک چشمی می بینید
خیلی وقت ها، در زمان آشنایی چنان جذب یک ویژگی از طرف مقابل می شوید که بقیه وجوه شخصیتی او را فراموش می کنید. تعهد او آنقدر برایتان مهم می شود که فراموش می کنید طرف مقابل آدم ایرادگیر و سرسختی است. یا آنقدر شیفته صداقت او می شوید که فراموش می کنید طرف مقابل تان فرد افسرده و تنبلی است.
وقتی از خواستگاری ها خسته می شوید و تحت فشار اطرافیان بر سامان گرفتن اصرار می کنید، یا برای فرار از موقعیت فعلی تن به ازدواج می دهید، یعنی بین دو دیدگاه مطلق در حرکت هستید و فکر می کنید که یا ازدواج می کنید یا تنها می مانید و بدبخت می شوید و در این بین هیچ گزینه سومی هم وجود ندارد
صفر ویک
? وقتی صفر و یکی می شوید
وقتی ماجرای ازدواج برایتان آنقدر حیاتی می شود که با همه وجود تصمیم میگیرید این آخرین تجربه خواستگاری شما باشد، هیچ کس نمی تواند جلودار بدبختیتان شود جز یک معجزه الهی!
وقتی از خواستگاریها خسته می شوید و تحت فشار اطرافیان بر سامان گرفتن اصرار می کنید، یا برای فرار از موقعیت فعلی، تن به ازدواج می دهید، یعنی بین دو دیدگاه مطلق در حرکت هستید و فکر می کنید که یا ازدواج میکنید یا تنها می مانید و بدبخت میشوید و در این بین هیچ گزینه سومی هم وجود ندارد.
این تفکر مطلق و صفر و یکی باعث می شود شما در هر آشنایی، دستپاچه، چشم و گوش بسته و زبان بسته رفتار کنید و در نتیجه بدون منطق و دلیل کافی وارد مسیری شوید که نتیجه ای جز شکست ندارد
الهه من ... میدانم مرا درگیر افکارت نمودی تا دنیایم را به ویرانه ای تبدیل کنی .. و میدانم .. هرشب زمانیکه در تنهایی و سکوتی کشنده فرو میروم .. این یاد توست که با هجومی به افکارم مرا به طوفان عشقت میکشاند .. تا همانند مرغی شکسته بال به مسلخ عشق تو آیم .. آری .... مرا درگیر خودت کن .. درگیر خودت کن تا از آن همه سوختن آرامش بگیرم .. بگذار افکارم را یاد وخاطرات تو انباشته کنند .. چشمانت را نبند ... تا من مات چشمان تو باشم .. آخر تو در وجود منی .. و با تو شبهایم رویایی شیرینند .. و بدان اخرین نقطه ی دنیا .. قله ی عشق ماست .. هر چند تو در وجود منی ... اما من به تنهایی دوریت دچارم .. پس مرا از عطر وجودت تهی مساز .. ای خالق رویا های شیرینم ...