سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

92/6/5
6:38 ع

خوان هفتم ازدواج


کسی منکر اهمیت سلامت جسمانی در موفقیت ازدواج نمی شود اما شاید مهم تر از آن، سلامت روانی باشد که نه تنها هیچ معیاری قبل از ازدواج برای سنجیدن آن وجود ندارد، بلکه اگر زیاد در این مورد کنکاش کنید به احتمال زیاد به وسواس و بهانه تراشی متهم می شوید و حتی ممکن است طرف مقابل تان دلخور شده و قید ازدواج با شما را بزند! اما حتی این عواقب ناخوشایند هم دلیل نمی شود که خوان هفتم را سرسری بگیرید و چشم بسته وارد زندگی مشترکی شوید که ممکن است یک پای آن لنگ باشد.

 

خوان هفتم ازدواج

 

 



کمتر کسی می داند که گاهی اوقات آنچه به عنوان جسارت و ماجراجویی در یک جوان تلقی می شود ممکن است نمودی از اختلال شخصیت ضد اجتماعی باشد و در مقابل آنچه به عنوان سادگی و خجالت در یک دختر جوان به نظر می رسد امکان دارد تظاهری از هوش مرزی یا اختلال شخصیت اسکیزوئید باشد



دکتر فرید فدایی، روانپزشکی است که سال ها روی اختلالات شخصیتی کار کرده است. او درباره تاثیر اختلالات روانی و نقشی که در بهم زدن یک زندگی زناشویی دارند می گوید: «نقص و بیماری جسمی به این دلیل که ظاهری آشکار دارند از چشمها پنهان نمی مانند. حتی برای بیماری های جسمی که ظاهر آشکار ندارند، آزمایش هایی در نظر گرفته شده است و امروز به شناسایی بیماری های ژنتیک در شریک زندگی آینده اهمیت می دهند.

اما آنچه در این میان اهمیت بیشتری دارد و به آن توجهی نمی شود، اختلالات روانی است که متأسفانه نادیده می ماند. گاهی دخترها و پسرهای جوان به این تصور که مشکلات رفتاری بعد از ازدواج رفع می شوند و یا می توان آن ها را تغییر داد از آن می گذرند که این کار خطرناک است.


مثلا کمتر کسی می داند که گاهی اوقات آنچه به عنوان جسارت و ماجراجویی در یک جوان تلقی می شود ممکن است نمودی از اختلال شخصیت ضد اجتماعی باشد و در مقابل آنچه به عنوان سادگی و خجالت در یک دختر جوان به نظر می رسد امکان دارد تظاهری از هوش مرزی یا اختلال شخصیت اسکیزوئید باشد.

توجه زیاد به ظاهر و تمایل به جلب توجه ممکن است جنبه ای از اختلال شخصیت هیستریانیک را در یک دختر یا پسر جوان باشد و دلباختگی شدید و عشق با نخستین نگاه می تواند بخشی از اختلال شخصیت مرزی را تشکیل دهد. توجه اغراق آمیز به جزئیات و صرفه جویی غیر عادی شاید از نشانه های شخصیت وسواسی- اجباری، باشد.

پارانوئیدها معمولا به اطرافیان سوءظن دارند برای همین دوستان صمیمی ندارند. یعنی اصلا به کسی اعتماد نمی‌کنند که بخواهند با او دوست شوند. رازشان را به کسی نمی‌گویند که مبادا کسی علیه خودشان از آنها استفاده کند.  فکر می‌کنند هیچ‌کس چشم دیدن آنها را ندارد و همه چوب لای چرخ آنها می‌گذارند.

بر این عقیده‌اند که اگر دوستان و اطرافیان به او حسودی نمی‌کردند الان حتما به مقام والایی رسیده بود. متاسفانه این دیدگاه گاهی در جوامع رایج می‌شود. بنابراین اگر تشخیص قطعی باشد، منتظر درمان باشید و حتما با پزشک و یا مشاور خانواده قبل از ازدواج مشورت کنید. هر چند این موارد متعدد است، اما همین چند نمونه نشان می دهد که بحث ویژگی های رفتاری و شخصیتی خیلی پیچیده تر از آن است که بتوان به سادگی از آن گذشت.»



اختلالات شخصیت از 18 سالگی به بعد قابل تشخیص هستند. به همین دلیل کسانی که پیش از این سن ازدواج می کنند به احتمال زیاد از مشکل همسر خود مطلع نخواهند بود. اما با شروع زندگی ناسازگاری و کشمکش هایی را می بینند که پیگیری آنها ممکن است منجر به تشخیص این اختلالات شود



شاید برای شما هم اتفاق بیفتد!

روانشناسان معتقدند که  اختلالات شخصیتی بسیار شایع است و انواع مشخص آن در 9 درصد کل جمعیت ملاحظه می شود. یک نکته درباره اختلالات شخصیتی این است که این اختلالات از 18 سالگی به بعد قابل تشخیص هستند.

به همین دلیل کسانی که پیش از این سن ازدواج می کنند به احتمال زیاد از مشکل همسر خود مطلع نخواهند بود. اما با شروع زندگی ناسازگاری و کشمکش هایی را می بینند که پیگیری آنها ممکن است منجر به تشخیص این اختلالات شود.


جالب است بدانید که تشخیص اختلالات شخصیتی مشکل است و در بسیاری از موارد آن ناشناخته باقی می ماند. مبتلایان به اختلالات شخصیتی هم خودشان رنج می برند و هم اطرافیان را رنج می دهند.

علت ناشناخته ماندن این وضعیت در درجه اول، عدم پذیرش و ناآگاهی فرد نسبت به مشکل شخصیتی خود است.

خیلی اوقات اطرافیان هم در ابتدا اهمیت چندانی به مشکلات شخصیتی او نمی دهند ولی زمانی که برای مدتی بیش از چند روز با او سر و کار داشتند، وضع را تحمل ناپذیر می یابند.

البته باید به یک نکته توجه داشته باشید. ممکن است شما رگه‌هایی از اختلال شخصیت را در روابط با افراد ببینید ولی لزوما آنها بیمار تلقی نمی‌شوند یعنی در روابط اجتماعی خیلی مساله‌ساز نیست اما وقتی به بیماری تبدیل شود فاجعه است و باید درمان شود.



بعد از جلسات خواستگاری، وقتی تقریبا تصمیمتان قطعی شد، با یک روانشناس مشورت کنید و در صورت لزوم با همسر آینده تان یکی دو جلسه مشاوره داشته باشید. احتمالا بزرگترهایتان کمی نسبت به این کار بدبین باشند اما لازم نیست حرفی از اختلال روانی بزنید تا کار را از این بدتر کنید


دردی که درمان ندارد

دکتر ایرج انصاری، مشاور امور خانواده هم هشدارهای دیگری برای شما دارد: «اشکالات شخصیتی در صورتی که مورد توجه قرار نگیرند و درمان نشده باقی بمانند با گذشت زمان کاهش نمی یابند، بلکه تشدید می شوند. با توجه به این که خیلی از مشکلات زندگی زناشویی ناشی از این صفات و اختلالات شخصیتی است شناخت آنها ضروری به نظر می رسد.

اعتیاد، خشونت و پرخاشگری بزهکاری، بی توجهی به مسؤولیت های زناشویی، ولخرجی های فراتر از درآمد، بی توجهی به واقعیات و غرق بودن در رویاها، پرداخت صرف به ظاهر و اهمیت ندادن به عمق باطن مسایل، بدبینی به همسر، خود شیفتگی، گوشه گیری. وابستگی شدید به والدین که عمده شکایات زوجها را تشکیل می دهد و... همه می تواند نشان دهنده یکی از اشکال اختلال شخصیت در شریک زندگی باشد.»



راه حل چیست؟

همانطور که در آزمایش های خونی و ژنتیکی و غیره به یک متخصص امور پزشکی مراجعه می کنید، تشخیص مشکلات روانی را هم باید به متخصص آن بسپارید. مطمئن باشید شما هر قدر هم که درباره انواع و اقسام اختلال های پنهان شحصیتی مطالعه کنید، باز از یک متخصص با تجربه که موارد بیشماری از این بیماری را دیده است اطلاعات کمتری دارید و حتی ممکن است گاهی یک ویژگی اخلاقی و عادت رفتاری را به شکل اشتباهی تعبیر کنید و برچسب بدی به طرف مقابلتان بچسبانید.

بنابراین توصیه می کنیم که بعد از جلسات خواستگاری، وقتی خانواده ها به هم نزدیک تر شدند و تقریبا تصمیمتان برای انتخاب قطعی بود، با یک روانشناس مشورت کنید و در صورت لزوم با همسر آینده تان یکی دو جلسه مشاوره داشته باشید. احتمالا بزرگترهایتان کمی نسبت به این کار بدبین باشند و آن را غیرضروری بدانند. بنابراین لازم نیست حرفی از بیماری و اختلال روانی بزنید تا کار را از این بدتر کنید.

کافیست بگویید که می خواهید نظر یک مشاور باتجربه را هم درباره تناسب اخلاقی خود بپرسید. به هر حال دست به عصا راه رفتن در چنین مواردی خیلی بهتر از یک عمر حسرت و پشیمانی است!


  

92/6/5
11:48 ص

چه کنیم تا همسرمان خیانت نکند؟ -





چه کنیم تا همسرمان خیانت نکند؟ - آکا
اتفاقی که اگر آن را شوم‌ترین حادثه‌ی زندگی زناشویی ندانیم، دست کم باید از تلخ‌ترین‌ها به حسابش بیاوریم.

مردانی که عشق ورزیدن را نیاموخته‌اند و زنانی که هیچ عشقی سیرابشان نمی‌کند؛ گاهی ناتوانی مردان در مهرورزی و گاهی نیاز افراط‌گونه زنان به مورد توجه و علاقه بودن، آفت زندگی مشترک می‌شود و سرانجام شومی را رقم می‌زند؛ سرانجامی به اسم خیانت.

اتفاقی که اگر آن را شوم‌ترین حادثه‌ی زندگی زناشویی ندانیم، دست کم باید از تلخ‌ترین‌ها به حسابش بیاوریم. هر رابطه‌ی زناشویی دو سوی دارد و اگر یک سوی آن گرفتار افراط و تفریط باشد، تعادل رابطه از دست می‌رود و سوء‌تفاهمات بالا می‌گیرد. نیاز افراط‌گونه برخی زنان به مورد توجه بودن و کوتاهی برخی مردان در ابراز محبت نیز نوعی افراط و تفریط‌ است که در نهایت قطار رابطه را از ریل خارج می‌کند و نتیجه احتمالی‌اش هم ترغیب زنِ رابطه به جستجوی منبع جایگزین خواهد بود.

در حقیقت یکی از عواملی که زنان را به دام خیانت و برقراری روابط موازی می‌کشاند، برآورده نشدن نیازهای عاطفی و درونی‌شان است. نیازهایی که یا به دلیل ناتوانی مرد در ابراز محبت باطنی‌اش بی‌پاسخ ‌مانده، یا آن‌قدر دست بالا را گرفته که هیچ‌کس نمی‌تواند برآورده‌اش کند. در این نوشتار مختصر از نقش نیازهای عاطفی زنان و نحوه پاسخگویی به آن‌ها در وقوع خیانت زناشویی سخن خواهیم گفت. چراکه بسیاری از زنان تأمین نیازهای عاطفی را مهمترین هدف ازدواج و تشکیل زندگی مشترک می‌دانند و عدم ارضای این نیاز، احساس محرومیت شدیدی را برای آنان به دنبال خواهد داشت.

حال اگر مرد رابطه آنچنان در بند کلیشه‌های جنسیتی گرفتار باشد که نتواند نیازهای عاطفی و روانی همسرش را برآورده سازد، بخش مهمی از نیازهای زن بی‌پاسخ می‌ماند و تعلق و دلبستگی او به زندگی زناشویی‌اش رنگ می‌بازد. در حقیقت نظام مردسالاری با خلق آن دسته از کلیشه‌های جنسیتی که مردان را از بیان عواطف و احساساتشان باز می‌دارد و ابراز احساس را به عنوان امری زنانه تقبیح می‌کند، در وقوع خیانت زناشویی نیز م?ثر است. کلیشه‌های جنسیتی به عنوان آموزه‌هایی که فرآیند درونی کردن آن از لحظه‌ی تولد آغاز می‌شود، مبنای رفتار و احساس شخص را نسبت به خود و جنس مخالف‌اش شکل می‌دهد و با پاگذاشتن فرد به سن بلوغ و تشکیل زندگی مشترک، حدود رابطه‌ی او با شریک زندگی‌اش را نیز تعیین می‌کند.

بدین ترتیب والدینی که در ابراز محبت به فرزندان ذکورشان خساست به خرج می‌دهند و دائما آنان را به سرکوب کردن و پنهان داشتن احساساتشان تشویق می‌کنند، در حقیقت روابط عاطفی آینده‌ی آنان را به خطر انداخته‌اند. چنین مردانی در زندگی زناشویی‌شان نیز قادر به ابراز احساس و بیان نیازهایشان نیستند و همسران‌شان را هم ناکام می‌گذارند. شریک زندگی این مرد سرکوب‌شده پس از مدتی درمی‎یابد که مرد زندگی‌اش از پس ارضاء نیازهای عاطفی او برنمی‌آید و وی را از نظر عاطفی تنها گذاشته است. و همین جاست که نطفه‌ی جستجو برای رابطه‌ای ارضاکننده‌تر شکل می‌گیرد و گاهی نیز به ثمر می‌نشیند.

اما اقدام زن به خیانت زناشویی و عطش او برای دوست‌داشته شدن و مورد توجه بودن، همیشه نتیجه‌ی ناتوانی مرد رابطه در ابراز محبت و بیان احساسش نیست. این مسئله گاهی از عطش سیراب نشدنی زنِ رابطه به توجه و عشق نیز سرچشمه می‌گیرد. عطشی که در عقده‌های کودکی و کمبودهای عاطفی نخستین سال‌های زندگی‌اش ریشه دارد. در حقیقت فقدان امنیت عاطفی و بی‌بهره ماندن از تجربیاتی که احساس واقعی دوست داشته شدن و مورد توجه بودن را برای همیشه در او تثبیت کند، وی را به جستجویی بی‌پایان برای یافتن منابع جایگزینِ عشق و توجه وامی‌دارد.

می‌توان گفت برای زنی که از کمبود محبت و عقده‌های کهنه‌ی عاطفی رنج می‌برد، هیچ رابطه‌ای عمیق و ارضاء کننده‌ نیست. نه تنها رابطه او با همسرش، که هیچ رابطه‌ی موازی دیگری نیز نمی‌تواند خلاءهای درونی او را جبران کند و حس واقعی دوست‌داشتنی بودن را به او هدیه دهد. او با اولین نگاه دل می‌بازد و در برابر نخستین وسوسه‌ها تسلیم می‌شود. برای کسی که حسرت دوست داشته شدن را به دوش می‌کشد و تشنه محبت است، هر رابطه‌ی تازه‌ای فرصتی است برای عقده‌گشایی. عقده‌هایی که البته هرگز گشوده نمی‌شوند و با هر رابطه‌ی تازه‌ای تنها کورتر و عمیق‌تر می‌شوند.



  

92/6/5
11:46 ص

با بی توجهی همسرم چه کنم؟



در مقاله قبل درباره اهمیت و ضرورت توجه به ارتباط ،علی الخصوص ارتباط زوجین با یکدیگر پرداختیم و عدم توجه و کم توجهی همسران نسبت به یکدیگر را یکی از موانع اصلی ارتباط صحیح معرفی نمودیم و به دلایلی نیز در باب این بی تفاوتی و بی توجهی اشاره نمودیم.

 

با بی توجهی همسرم چه کنم؟

حال در این مقاله سعی بر آن شده است که راهکارهایی برای تقویت و بهبود کیفیت ارتباطات زناشویی و رفع این معضل ارتباطی زوجین ارائه گردد.

با توجه به دلایل مطرح شده در مقاله پیشین، می توان گفت : مشکل بی توجهی زن و مرد نسبت به یکدیگر از دو اصل اساسی ذیل ناشی می شود:



- تربیت نادرست زن یا مرد

- عکس العمل و تقابل به مثل نسبت به رفتار زن یا مرد



در زمینه اصل اول که بیشتر نمود پیشگیری دارد، بایستی والدین را با اصول و شیوه های تربیتی صحیح آشنا ساخته و در این مسیررهنمون بود تا بدین طریق، فرزندان با هنر درست زیستن و مهارت حل مسئله آشنا شوند. اما در اینجا برای زوجینی که با این مسئله همسر، به لحاظی تربیتی، مشکل دارند توصیه می شود مستاصل نشوند و آگاه به این مطلب باشند که همسرشان به دلیل شرایط تربیتی نادرست مرتکب چنین رفتارهایی می شود و ذاتا این چنین نیستند؛ لذا، همسرتان با قدری تحمل و صبر شما قابل تغییر است و شما می توانید یادگیری زدایی کرده و رفتارهای جدید را به او بیاموزید، در فضای بدون تحقیر و سرزنش فقط درباره مشکل با او گفتگو کنید و به او بگویید حاضر هستید در رفع این مسئله به او کمک کنید و این ادعا را در عمل ثابت نمایید. اما در مورد اصل دوم، آگاهی از راهکارهای مواجه و حل وفصل مشکل و کاربرد آنها ضروری به نظر می رسد.



زوجین درگیر با این معضل، بهتر است تدابیر ذیل را برای رفع مشکل بین یکدیگر به کار گیرند:



- رجوع و بازنگری رفتار و نوع ارتباط  خود با همسرتان را، در اولین اولویت اصلاح رابطه تان قرار دهید. بدون سوگیری و پیشداوری، به عبارتی به صورت عادلانه و منصفانه، خود و رابطه تان را با پرسش و پاسخ های از قبیل: " آیا رفتار من سبب بی توجهی همسرم شده است؟!، کدام رفتار من باعث آن شده است؟ چه موقع و در چه شرایطی آن رفتار را انجام دادم؟ عکس العمل همسرم چه بود؟ و ..." محک بزنید و نقاط ضعف و قوت خود و همسرتان را بیابید.



نکته: توصیه می شود هر یک از زوجین ابتدا به طور انفرادی، خود را در محکمه ای که در ذهن دارند، به قضاوت بنشانند و پس از یافتن ریشه مشکل و آگاهی از درجات قصور خود و همسر و نحوه واکنش هر یک از طرفین، آن را در محفلی دوستانه و بی غرضانه داوری کرده و حل نمایند.



نکته: برای کسب نتیجه مثبت، توصیه می شود: قصور و کوتاهی خود را به پای دیگری ننویسید و هر یک از طرفین شجاعانه و با جرات عیوب و کاستی خود را بپذیریند و درصدد رفع آن برآیند.



- یادتان باشد دومین اصل موفقیت، هنر شما و همسرتان در گفتگوی موثر است. رعایت نکات ذیل ضمن گفتگو ضروری است:

رجوع و بازنگری رفتار و نوع ارتباط  خود با همسرتان را، در اولین اولویت اصلاح رابطه تان قرار دهید

* زمان و شیوه بیان بسیار مهم است. در یک زمان مناسب با لحن آرام به گفتگو بپردازید.



*هرگز در بیان ایرادات و اشتباهات همدیگر، از ضمیر تو استفاده نکنید. شما بهترین ضمیر خطاب در چنین مواقعی است و قدرت اثر پذیری و نفوذ کلام شما را صد برابر می کند، چرا که شما با بیان این واژه سحر آمیز، حس انتقاد و تخطئه کردن را در طرف مقابلتان ایجاد نمی کنید.



* هرگز از عباراتی استفاده نکنید که منزلت و شان شخصیتی و خانوادگی یکدیگر را زیر سوال ببرد.



* جدا از سرزنش، از مقایسه منفی و تهدید بپرهیزید.
با بی توجهی همسرم چه کنم؟

* دلخوری‌ها، دل‌مشغولی های ذهنی، نیازها و خواسته هایتان را بیان  کنید اما از عبارات داوری کننده، انتقاد آمیز اجتناب کنید.



*هیچ وقت یکدیگر را محکوم نکنید و مسبب بی توجهی خود قلمداد نکنید.



*صادقانه صحبت کنید و بدون هیچ رو دربایستی و با حفظ حریم و احترام، اندیشه و احساس خود را راجع به بی توجهی بیان کنید و از او نیز بخواهید چنین کند.

- از همسرتان بخواهید به شما بگوید: از نظر او کدام رفتار شما بی توجهی قلمداد می گردد و چه رفتاری انجام دهید برای او به منزله توجه و ارادت است.



- قبل از تصمیم گیری بیندیشید و به دنبال یک راه حل اساسی باشید و احساساتی اندیشه و رفتار نکنید.



- در فکر سازندگی باشید نه تخریب زندگی. برخی مواقع مشاهده می شود که یکی از زوجین برای خاتمه دادن به مسئله، سکوت اختیار کرده و یا گاهی اوضاع را متشنج می سازند و با پاک کردن صورت مسئله، مشکل را پابرجا و پایدار باقی می‌گذارند، زوجین عاقل سعی می کنند با کوشش و خطا راه حلی قطعی بیابند نه راه حل موقت و یا گاهی پایداری شرایط نامناسب و یا وخیمتر شدن آن.



- لجبازی نکنید و از طفره رفتن و امتناع از پذیرش قصور خود بپرهیزید .
با بی توجهی همسرم چه کنم؟

- اگر گفته‌های همسرتان حقیقت داشت با کمال میل آن را بپذیرید و از عذرخواهی کردن نهراسید و به او قول دهید با کمک او و ممارست خود سعی خواهید کرد در رفتار خود بازنگری و تغییر ایجاد کنید.



- اگر طرح مسئله به صورت مستقیم ممکن نباشد با کمک فردی که امین و عاقل و ماهر است مسئله را مطرح کنید و با مشورت او و با کمک یکدیگر مشکل را حل کنید. در صورت لزوم برای مشاوره به فردی امین و کاردان مراجعه کنید.



در نهایت باید یاد آور شوم تغییر کاری است بسیار صعب و دشوار، اما اگر شما و همسرتان بخواهید پیمودن این مسیر بسیار سهل و آسان است؛ البته به دوشرط، یکی آنکه همراه و پشتیبان یکدیگر باشید، دیگر آنکه صبور و بردبار. با اجرای این دو شرط، خواهید دید که سرانجام به سود شماست و همسرتان نیز از تغییر رفتار شما استقبال خواهد کرد و آرام آرام عکس العمل منفی خود را درست خواهد نمود.


  

92/6/5
11:42 ص

درباره اضطراب جنسی، بیشتر بدانید -





درباره اضطراب جنسی، بیشتر بدانید - آکا
رابطه‌جنسی چیزی فراتر از واکنش جسمی است...

ارتباط جنسی لزوما فرآیند لذت بخشی است. اما وقتی یکی از زوجین، در این مورد دچار استرس شود دیگر برایش جذابیتی نخواهد داشت. زمانی که همواره به این می اندیشد که آیا شوهرم یا زنم از کارکرد جنسی من راضی است و برایش خوش آیند است؟ آیا من اضافه وزن دارم؟ آنقدر به این مسائل فکر می کنید که رابطه جنسی نمی تواند برای شما لذت بخش باشد.
نگرانی مداوم از ظاهر یا توانایی جنسی‌تان، رابطه‌جنسی را برایتان پراسترس می‌کند. حتی ممکن است باعث شود نخواهید رابطه‌جنسی برقرار کنید.
رابطه‌جنسی چیزی فراتر از واکنش جسمی است. تحریک جنسی به احساسات شما هم وابسته است. وقتی ذهنتان درگیر باشد و استرس داشته باشید و نتوانید روی رابطه‌جنسی‌تان تمرکز کنید، بدنتان هم نمی‌تواند تحریک شود.

در این مقاله، آگاهتان می‌کنیم که چه چیزهایی موجب اضطراب جنسی می‌شوند و کمکتان می‌کنیم درمان‌هایی برای آنها پیدا کنید که زندگی‌جنسی‌تان را دوباره زنده کند.

علت‌های اضطراب جنسی

نگرانی‌های مختلف و زیادی می‌تواند موجب اضطراب عملکرد جنسی شود، مثل:

• ترس از اینکه عملکرد خوبی در رختخواب نداشته باشید و نتوانید همسرتان را از نظر جنسی راضی کنید.
• تصویر بدنی ضعیف، مثلا نگرانی از وزن
• مشکل در رابطه‌تان
• نگرانی مردان از کوچک بودن آلت جنسی
• نگرانی مردان درمورد انزال زودهنگام یا دیرهنگام
• اضطراب زنان از نرسیدن به ارگاسم یا لذت نبردن از تجربه جنسی

همه این اضطراب ها بدن شما را وارد واکنشی به نام “جنگ یا گریز” می‌کند. در یکسری واکنش‌هایی که اصولاً برای آماده ساختن بدن برای فرار دربرابر تهدید طراحی شده است، هورمون‌های استرس مثل اپی نفرین و نوراپی نفرین ترشح می‌شوند. البته،همسر شما تهدید به حساب نمی‌آید و به همین دلیل است که این واکنش برای صمیمت شما بسیار بد است.

نشانه‌های اضطراب جنسی

وضعیت ذهنی شما تاثیر شگرفی بر توانایی تحریک جنسی شما دارد. حتی اگر با کسی باشید که از نظر جنسی بسیار برایتان جذاب باشد هم، نگرانی از اینکه بتوانید او را راضی کنید، ممکن است باعث شود انجام آن برایتان غیرممکن شود.
در مردان، یکی از تاثیرات هورمون‌های استرس، انقباض یا جمع شدن رگ‌های خونی است. گردش خون کمتر در آلت تناسلی، تحریک جنسی یا نعوظ را برای آنها دشوارتر می‌سازد. حتی مردانی که معمولاً برای تحریک شدن مشکل ندارند، وقتی دچار اضطراب در عملکرد جنسی می‌شوند، قادر به انجام آن نخواهند بود.

اضطراب درعملکرد جنسی در خانم‌ها مثل آقایان قابل تشخیص نیست اما می‌تواند بر تحریک‌پذیری آنها نیز اثر داشته باشد. اضطراب باعث می‌شود خانم‌ها نتوانند برای انجام رابطه‌جنسی به اندازه کافی ترشحات واژنی داشته باشند. اضطراب ممکن است هم خانم‌ها و هم آقایان را از فکر داشتن رابطه‌جنسی دور کند. وقتی روی این متمرکز باشید که می‌توانید خوب عمل کنید یا نه، نمی‌توانید بر آنچه واقعاً انجام می‌دهید تمرکز کنید. حتی اگر بتوانید تحریک شوید، مضطرب تر از آن هستید که بتوانید به ارگاسم برسید.

اضطراب جنسی به یک چرخه دائمی منجر می‌شود. آنقدر درمورد رابطه‌جنسی مضطرب می‌شوید که نمی‌توانید عملی داشته باشید و این به اضطراب بیشتر در این زمینه منجر می‌شود.

غلبه بر اضطراب جنسی

اگر دچار اضطراب جنسی هستید، حتماً به پزشک مراجعه کنید، کسی که با او احساس راحتی کنید و بتوانید درمورد زندگی‌جنسی‌تان آزادانه با او حرف بزنید. دکتر می‌تواند شما را معاینه کرده و آزمایشاتی برای اطمینان از وضعیت سلامتی شما یا داروهایی که ممکن است در عملکرد جنسی‌تان ایجاد مشکل کرده باشد، برایتان انجام دهد. پزشک درمورد سابقه جنسی‌تان سوال می‌کند تا بفهمد چطور دچار اضطراب جنسی شده‌اید و چه افکاری در زندگی جنسی شما ایجاد مشکل کرده است. دارو و سایر درمان‌ها می‌تواند برای درمان اختلالات  نعوظ و سایر مشکلات جنسی که به علل جسمی مربوط است، موثر باشد.

اگر مشکل جسمی نباشد، پزشک یکی از رویکردهای زیر را به شما توصیه خواهد کرد:
صحبت با مشاور روانشناس: از یک مشاور که در درمان مشکلات جنسی تجربه داشته باشد وقت بگیرید. درمان روانشناسی کمکتان می‌کند با جنسیت خود راحتی بیشتری پیدا کنید و مسائلی که موجب اضطراب جنسی در شما شده است را درک کنید. مثلاً مردانی که نگران انزال زودرس هستند می‌توانند از تکنیک‌هایی برای به دست آوردن کنترل بیشتر روی انزال خود استفاده کنند.

راحت بودن با همسرتان: حرف زدن با همسرتان درمورد اضطراب جنسی، خود می‌تواند به کم کردن بخشی از نگرانی‌هایتان کمک کند. سعی کنید با هم به یک راه‌حل برسید و این شما را به هم نزدیک تر کرده و رابطه‌جنسی‌تان را تقویت خواهد کرد.

نزدیک شدن از طرق دیگر: راه‌های زیادی برای نزدیک شدن به هم، بدون رابطه‌جنسی وجود دارد. همسرتان را ماساژ بدهید یا با هم حمام کنید.

ورزش کردن: ورزش نه تنها باعث می‌شود حس بهتری نسبت به بدنتان پیدا کنید، استقامت شما در عمل جنسی را هم بالا می‌برد.

پرت کردن حواستان: سعی کنید وقتی می‌خواهید با همسرتان رابطه‌جنسی داشته باشید، یک موسیقی رمانتیک یا فیلم عاشقانه بگذارید. به چیزی که تحریکتان می‌کند فکر کنید. پرت کردن حواستان از عملکرد جنسی‌ نگرانی‌هایتان را از بین برده و باعث می‌شود استرس کمتری داشته باشید.

آخر اینکه، به خودتان راحت بگیرید. خودتان را برای ظاهرتان یا توانایی‌ جنسی‌تان اذیت نکنید. برای غلبه بر اضطراب جنسی کمک بگیرید تا بتوانید دوباره به یک زندگی جنسی سالم برگردید و از آن لذت ببرید.

منبع : hidoctor.ir

  

92/6/5
11:41 ص

5 اشتباه مهم دختران و پسران در انتخاب همسر




5 اشتباه مهم دختران و پسران در انتخاب همسر
البته تنها و بهترین راه برای پاسخ به این میل، ازدواج است، اما این مسئله نباید فرآیند انتخاب همسر را تحت الشعاع قرار دهد. به همین دلیل، لازم است:

در این مقاله نیز به 5 اشتباه دیگری می پردازیم که معمولا بسیاری از افراد در جلسات خواستگاری مرتکب می شوند:

1 - تسلیم زرق و برق های مادی و ظاهری طرف مقابل می شویم
بسیاری از ما در انتخاب همسر خود متاثر از عوامل زیادی هستیم، عواملی مانند: پول فرد، جایگاه اجتماعی و نفوذ فرد، ثروت خانوادگی ، شغل، شهرت، زیبایی و...

گاهی ممکن است فکر کنیم که این عوامل در انتخاب ما تاثیری ندارد! اما در واقعیت چنین چیزی کمتر دیده می شود. مهم است که به لحاظ عواملی که ذکر شد شباهت هایی بین دو طرف وجود داشته باشد، اما شباهت داشتن با تحت تاثیر قرار گرفتن متفاوت است. وقتی یک رابطه صرفاً به دلیل مسائل اقتصادی و مادی یا تنها به خاطر هر یک از عوامل ذکر شده، شکل گرفته باشد، یک رابطه ناسالم است.

2 -  تسلیم نیاز جنسی می شویم
یکی از مسائل عمده ای که در تصمیم گیری صحیح ممانعت ایجاد می کند، میل جنسی است. البته تنها و بهترین راه برای پاسخ به این میل، ازدواج است، اما این مسئله نباید فرآیند انتخاب همسر را تحت الشعاع قرار دهد. به همین دلیل، لازم است:

الف ) با حوصله و بدون عجله در طول زمان با فرد مقابل خود آشنا شویم و برای ازدواج کردن عجله نکنیم.

ب ) از هرگونه رابطه جنسی قبل از ازدواج پرهیز کنیم تا بدون تاثیر آن روابط به شناخت یکدیگر برسیم.

3 - تردیدهای خود را نادیده می گیریم
تردید داشتن در فرآیند تصمیم  گیری در انتخاب همسر آینده، امری بسیار عادی است اما بی توجهی به احساسات درونی و تردیدهایی که داریم، مسلما اشتباه است. زمانی که درباره مسئله ای تردید داریم تا هنگامی که برطرف نشده است نباید ازدواج کنیم.
بهتر است با شناخت بیشتر و دادن زمان بیشتر به خودمان و بررسی موضوع بر تردیدها غلبه کنیم.

4 -  فکر می کنیم می توانیم طرف مقابل را تغییر دهیم
بسیاری از افراد به خصوص خانم ها مستعد پذیرش این باور غلط هستند که می توانند با عشق، توجه، تلاش و علاقه و یا حتی با بچه دار شدن همسر آینده زندگی خود را تغییر دهند. اما آنچه از آن غافل می مانیم این است که عادت های رفتاری طرف مقابل ما طی سال ها و پس از شکل گیری هویت او، تقویت شده است و به این سادگی قابل تغییر نیست.

5 - باور داریم که پس از ازدواج مشکلات کم می شود
بسیاری از ما امیدواریم، مشکلات یا نقایصی که پیش از ازدواج متوجه آنها شده ایم، پس از ازدواج برطرف شود. اما لازم است خاطر نشان کنیم که آنچه در خلال آشنایی از فرد می بینیم به احتمال بسیار زیاد بعد از ازدواج نیز تداوم خواهد یافت. یکی از بهترین راه ها برای شناخت و انتخاب همسر آینده، مشاهده نحوه تعامل او با خانواده اش است. نوع برخورد فرد در خانواده اطلاعات زیادی در باره نحوه رفتار عادی او به ما می دهد و به ما کمک می کند تا پیش بینی کنیم که این فرد بعد از ازدواج چگونه رفتار خواهد کرد.

اگر فرد در ارتباط با خانواده خود صادق و راحت باشد، احتمالا بعد از ازدواج هم این چنین خواهد بود و اگر با خانواده خود با تعارض و دوگانه رفتار کند، احتمالا همان الگو را هم نسبت به همسر خود به کار خواهد برد هرچند بسیاری عقیده دارند که همه توان خود را به کار خواهند گرفت تا الگوهای رفتاری خانواده خود را دوباره اجرا نکنند مثلا می گویند: «من مثل پدرم نیستم» هرچند افراد می توانند تغییر کنند اما به یاد داشته باشید گفتن این حرف ها به مراتب راحت تر از عمل کردن به آن هاست.




منبع : khorasannews.com

  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
زهرا[219]
 

الهه من ... میدانم مرا درگیر افکارت نمودی تا دنیایم را به ویرانه ای تبدیل کنی .. و میدانم .. هرشب زمانیکه در تنهایی و سکوتی کشنده فرو میروم .. این یاد توست که با هجومی به افکارم مرا به طوفان عشقت میکشاند .. تا همانند مرغی شکسته بال به مسلخ عشق تو آیم .. آری .... مرا درگیر خودت کن .. درگیر خودت کن تا از آن همه سوختن آرامش بگیرم .. بگذار افکارم را یاد وخاطرات تو انباشته کنند .. چشمانت را نبند ... تا من مات چشمان تو باشم .. آخر تو در وجود منی .. و با تو شبهایم رویایی شیرینند .. و بدان اخرین نقطه ی دنیا .. قله ی عشق ماست .. هر چند تو در وجود منی ... اما من به تنهایی دوریت دچارم .. پس مرا از عطر وجودت تهی مساز .. ای خالق رویا های شیرینم ...


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
خورشید تابنده عشق پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار دلبری hamidsportcars بلوچستان شهر چای آموزش رباتیک در کرج بــــــــــــــهــــــــــــار ..:.:.سانازیا..:.:. جوک بی ادبی امامزاده میر عبداله بزن آباد برترین لحظه ها بیصدا ترازسکوت... پیامنمای جامع رها فــشــفــشــه *bad boy* رازهای موفقیت زندگی دل نوشته ترخون عمارمیاندواب profosor Tarranome Ziba ماه تمام من محسن نصیری(هامون) ღღ♥دنیای بارانی♥ღღ آتیه سازان اهواز دوستانه xXx عکسدونی xXx نمی دونم بخدا موندم جدید ترین مطالب خنده بازار 2 مشق عشق ناز فرهنگی صبا جوک ، اس ام اس ، عکس باحال درگز دیار آشنا بهار عشق دل شکسته دوعاشق سرگرمی و اوقات خوش مهندسی متالورژِی مطالب طنز ، SMS مناسبتی ، نرم افزار و ... roksana دختر بهورز پاتوق سرا به نام خالق عشق vagte raftan ایستگاه دوستان یادداشتهای پراکنده دکتر ستوده غم اینجـــــا هــــمه چــــی درهـــــمه ترک دانلود بـــــــــــــــــهــــــــنـــــــــــــوش جوکستان زمان-زندگی؟ ::. __ .:: فقط خدا جوک و سرگرمی سکوت عاری از صداست. تنها تینا محسن حیدری ღ♥ღ من و تو ღ♥ღ

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ