92/6/12
11:25 ص
من هنگامی به همسر خود خیانت کردم که با دختری آشنا شدم که ابتدا قصدم تسلی دادن به او بود. او تازه از یک رابطه طولانی جدا شده بود و روحیه خوبی نداشت. ما زمان زیادی را با هم سپری می کردیم تا اینکه به هم علاقه مند شدیم. |
مساله خیانت در همه دنیا هست و بیشتر میان مردان عمومیت دارد. در جامعه ما نیز این مساله هر روز بیشتر می شود. اعتراف اول: انتقام جویی اعتراف دوم: نبودن جاذبه عاطفی متقابل اعتراف چهارم: رابطه اشتباه اعتراف پنجم: مغایرت احساسی و سبک زندگی اعتراف ششم: نداشتن رابطه عاشقانه اعتراف هفتم: رویاپردازی اعتراف هشتم: پیدا کردن اعتماد به نفس
در ازدواج وقتی یکی از دو طرف خیانت می کند، طرف دیگر نابود می شود. همیشه روحش پریشان و ذهنش مشغول است که چرا؟ چه کم گذاشتم؟ چه کار کردم؟ چه نکردم؟ و ... اما این سوال ها بیهوده هستند. نتیجه ای جز تراشیدن روح آدمی ندارند.
در میان آشنایان، دو نفری که تصور می کنیم خوشبختانه در کنار هم زندگی می کنند، ناگهان از هم جدا می شوند. یا دچار مشکلات بسیار می شوند و همه آن علاقه یک شبه از بین می رود.
اما واقعا دلیل خیانت مردها چیست؟ چه می خواهند که ندارد؟
به دنبال چه هستند که در زن های دیگر پیدا می کنند؟
در این مطلب 8 اعتراف مردان خیانت کار و دلیل آنها برای خیانت را آورده ایم شاید تا با مغز و طرز فکر این مردان بیشتر آشنا شویم.
«من زمانی به همسر خود خیانت کردم که متوجه شدم او همچنان با نامزد سابق خود ارتباط پیامکی دارد. البته پیام های آنها حاوی هیچ نوع صحبتی که باعث نگرانی باشد، نبود اما تصور اینکه او قبلا با این مرد در ارتباط بوده است و حالا هم این دوستی را ادامه می دهد مرا عصبانی می کرد. صمیمیت همسرم با نامزد سابقش برای من قابل درک نبود. با همین عصبانیت از خانه بیرون زدم و یک لحظه تصمیم گرفتم برای درآوردن حرص او، دختر جدیدی را بیابم و شماره اش را بگیرم و همین کار را هم کردم. به نظر من این کار دقیقا همان کاری بود که او انجام می داد و من هم تلافی کرده بودم. ما از هم جدا شدیم. البته همسرم هرگز نفهمید من دوست دختر دارم. دلیل جدایی ما این بود که مناسب هم نبودیم و به درد هم نمی خوردیم. البته اعتراف می کنم آن کار من در عصبانیت درست و اخلاقی نبود اما در آن لحظه احساس خوبی به من داد.»
«تا جایی که به خاطر دارم من همیشه عاشق زنانی بودم که از هر نظر کامل باشند. همسر سابق من از خیلی نظرها خوب بود اما با سلیقه من خیلی جور نبود. او بسیار منطقی به نظر می رسید که هیچ نوع ارزشی برای من نداشت و باعث جذب من نمی شد. خیلی تلاش کردم به این مساله توجه نکنم اما نمی توانستم. پس از چند ماه، روزی با گروهی از دوستانم بیرون رفتم و در فروشگاهی که خرید می کردیم دختری را دیدم که بسیار عالی به نظر می رسید. از او شماره گرفتم و او به من گفت هر وقت بخواهم می توانم با او تماس بگیرم و قرار بگذارم. من هم همین کار را کردم. پس از چند جلسه متوجه شدم باید رابطه خود با همسرم را پایان بدهم زیرا دیگر هیچ جذابیتی برای من نداشت و دوست داشتم در کنار کسی باشم که دیوانه وار دوستش دارم و برای من فقط یک دوست ساده نیست.»
اعتراف سوم: وقت نگذاشتن برای یکدیگر
«من زمانی از همسر سابق خود جدا شدم که او بسیار مسافرت می رفت و ما خیلی کم در کنار هم بودیم. من بیشتر مواقع تنها بودم. این تنهایی به ویژه در روزهای تعطیل آخر هفته بسیار مرا آزار می داد. دوست داشتم کسی در کنارم باشد و با هم حرف بزنیم، بیرون برویم و ... . به همین دلیل، دفعه آخری که به مسافرت رفت من سراغ زن دیگری رفتم و پس از بازگشت همه چیز را به او گفتم و از هم جدا شدیم. این جدایی برای هر دوی ما خوب بود. البته می دانم کار من به هیچ وجه اخلاقی نبود اما در تنهایی هایم تنها چیزی که می توانست به من آرامش دهد یک همزبان بود.»
من با نامزدم در دانشگاه آشنا شدم . ما از همان ترم اول با یکدگیر دوست شدیم. پس از فارغ التحصیلی، هر کدام از ما به شهر خودش برگشت اما پیش از آن با هم نامزد کردیم. من تقریبا همه آخر هفته ها به شهر او مسافرت می کردم. اما فقط آخر هفته ها در کنار هم بودیم و در طول هفته با دوستان خود خوشگذرانی داشتیم. پس از چند ماه از این روند خسته شدم و با خودم تصور کردم در شهر خودم هم دختران زیبا و خوب زیادی هستند و من چرا همه روزهای تعطیل خود را در جاده و رفت و آمد می گذرانم؟ این مساله را با او در میان گذاشتم و چند باری او به شهر من می آمد اما پس ا مدتی او نیز خسته شد و با هم تصمیم گرفتیم این رابطه دشوار را پایان ببخشیم.»
«من همسر سابق خود را در گردهمایی کاهش وزن ملاقات کردم. با هم دوست شدیم و هنگامی که با هم قرار می گذاشتیم و بیرون می رفتیم، هر دو حدود 20 کیلوگرم اضافه وزن داشتیم. من همه رژیم ها و برنامه های ورزشی خود را به دقت و با جدیت فراوان انجام می دادم و به سرعت وزن کم می کردم. اما او به ورزش و رژیم اهمیت نمی داد و در نتیجه کاهش وزنی هم نداشت. پس از اینکه اضافه وزن خود را از بین بردم، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم. زن هایی که قبلا حتی به من نگاه هم نمی کردند مشتاق صحبت با من بودند و این حس خیلی خوبی به من می داد. همسر سابق من از چاقی خود در عذاب بود و به زن های اطراف من حسودی می کرد. یکی از روزهای آخر هفته که او خانه نبود، ما با یکی از این زن ها قرار گذاشتم و با هم بیرون رفتیم. من هرگز این مساله را به همسرم نگفتم اما چند هفته بعد با بهانه های مختلف از او جدا شدم. من تصور می کنم باید با زنی باشم که شبیه من است و ارزش های زندگی او ارزش های من هستند. فردی که طرز فکر و اراده مان شبیه هم باشد.»
«من و همسرم همیشه خدا با هم جنگ و دعوا داشتیم. برای همه چیز با هم بحث می کردیم این همه تنش اعصاب مرا خورد کرده بود. درست برعکس همسرم، دختری در شرکت ما بود که همه چیز را خیلی راحت می گرفت و رفتار دوستانه ای با همه داشت و شاد بود. یک شب که هر دو تا دیر وقت در شرکت مشغول کار بودیم، تصمیم گرفتیم برای شام با هم بیرون برویم. همه چیز خیلی عالی بود. او بسیار خوب و پر احساس بود و شبی رویایی با عشقی پاک را با او پشت سر گذاشتم. این اتفاق جراتی در دل من به وجود آورد تا از رابطه ای که همیشه مرا آزار می داد جدا شوم. یک هفته خانه نرفتم و پس از آن از همسر سابقم جدا شدم و اکنون با همکارم در ارتباط هستم.»
«من هنگامی به همسر خود خیانت کردم که با دختری آشنا شدم که ابتدا قصدم تسلی دادن به او بود. او تازه از یک رابطه طولانی جدا شده بود و روحیه خوبی نداشت. ما زمان زیادی را با هم سپری می کردیم تا اینکه به هم علاقه مند شدیم. من تصور می کردم او بهترین زن روی زمین است و من با او خوشبخت خواهم بود. به همین دلیل، از همسرم جدا شدم و سراغ آن دختر رفتم. اما رابطه ما دوامی نداشت و متوجه شدم رویاپردازی بسیار بهتر از واقعیت است.»
«من همیشه خجالتی بودم و به هیچ وجه با جنس زن راحت نبودم. نامزدم نیز مثل من بسیار خجالتی بود رابطه ما مشکلی نداشت اما هیچ هیجان و چیز جالبی هم نداشت. روزی برای کار خود در همایشی شرکت کردم. هنگام شام، خانمی رو به روی من نشسته بود که بسیار جذاب و باهوش به نظر می رسید و من واقعا جذب او شده بودم. از این مساله بسیار تعجب کردم زیرا قبلا چنین تجربه ای نداشتم. حس خوبی بود و احساس می کردم در اوج آسمان ها هستم. سعی کردم اعتماد به نفس داشته باشم و با او سر صحبت را باز کردم. در طول همایش و کنفرانس های دیگر نیز با هم صحبت می کردیم و وقتمان را با هم می گذراندیم. من هرگز از این رابطه به نامزدم چیزی نگفتم اما چند ماه بعد از او جدا شدم. پس از جدایی من آن زن جذابی که در کنفرانس ها می دیدم را دیگر هرگز ملاقات نکردم. اما همان رابطه کوتاه، اعتماد به نفس خاصی به من داده بود و متوجه شدم اگر اراده کنم می توانم بیرون بروم و زن دلخواه خود را پیدا و با او ازدواج کنم.»/برترین ها
توهم خطرناک : رابطه زناشویی ما بسیار خوب است ، همسرم هرگز به من خیانت نمی کند
آیا خیانت همسران تنها در زوج هایی که دارای مشکل هستند، دیده می شود ؟
آیا شما نیز به همسر خود اعتماد کامل دارید و گمان می کنید که او هرگز به شما خیانت نخواهد کرد؟
هرچند بی وفایی و خیانت به همسر بیشتر در زوج های مشکل دار دیده می شود اما خیانت همسران به یکدیگر ، بارها حتی در گروهی که روابط خوب و سالمی داشته و از زندگی مشترک شان راضی بوده اند، نیز به وفور دیده شده است .
متاسفانه مراجعین بسیاری داشته ایم که علیرغم سالها زندگی مشترک ،هیچ یک از زوجین تصور نمی کردند که قربانی خیانت شوند . آنها اشخاصی را دیده بودند که به همسرشان خیانت کرده اند، اما همیشه احساس می کردند خودشان هرگز به اعتماد یکدیگر خیانت نمی کنند و باور داشتند که معیارهای اخلاقی شان طوری تعیین شده است که آنها را از چنین رفتاری دور می کند. همسرانی که تجربه بی وفایی و خیانت ندارند ، اغلب در ابتدا بسیار به همسرشان اعتماد دارند ، آنها باور ندارند که ممکن است بی وفایی ازدواجشان را تخریب کند .
من این جمله را بارها از بسیاری از مراجعینم شنیده ام که می گویند : ” همسرم هرگز به من خیانت نمی کند ، من به او اعتماد کامل دارم “ وقتی فردی به همسرش خیانت می کند ، این کار در ابتدا برای خود او نیز تعجب آور است . این اشخاص اغلب می گویند : ” من همیشه افرادی که به همسرشان بی وفایی می کردند، را خودخواه، فریب خورده و ضعیف النفس می دانستم و هرگز تصور نمی کردم که خودم روزی به همسرم خیانت کنم ” اما خطر بی وفایی در اغلب ازدواج ها وجود دارد . شاید بپرسید : اغلب ازدواج ها؟
متاسفانه باید بگویم : بله ، این خطر ، بسیاری از ازدوج ها را تهدید می کند . حتی ازدواج هایی که به ظاهر هیچ مشکلی بین زوجین وجود ندارد
درس زندگی از مهدی آریافر – مشاور و متخصص ترمیم و بازسازی زندگی زناشویی پس از خیانت
92/6/12
11:19 ص
طرز فکر خانم ها درباره خواسته هایی که آقایان دارند، موجب می شود همیشه از دست آنها دلخور و عصبانی باشند و از داشتن یک زندگی مشترک رو به رشد، فوق العاده، صمیمی و رمانتیک ناامید شوند. طرز فکر آقایان درباره خانم ها نیز به همان اندازه آنها را دلسرد می کند. |
طرز فکر خانم ها درباره خواسته هایی که آقایان دارند، موجب می شود همیشه از دست آنها دلخور و عصبانی باشند و از داشتن یک زندگی مشترک رو به رشد، فوق العاده، صمیمی و رمانتیک ناامید شوند. طرز فکر آقایان درباره خانم ها نیز به همان اندازه آنها را دلسرد می کند. حتما لازم نیست این طور باشد به شرط این که بدانیم زن و مرد در وهله اول هر دو انسان هستند و خواسته های مشابهی دارند. من از آقایان و خانم هایی که به رشد و پیشرفت شخصی خود اهمیت می دادند سوال کردم که برای ساخت یک زندگی مشترک عالی چه خواسته هایی از همسر خود دارند. پاسخ آنها می تواند برای شما غیرمنتظره باشد. در این مقاله متوجه می شوید که خواسته های آقایان دقیقا با آن چه خانم ها در این باره فکر می کنند. منافات دارد. هم چنین شما خانم ها با نکاتی آشنا می شوید که به وسیله آنها مرد ایده آل خود را حفظ کرده و زندگی مشترک فوق العاده ای خواهید داشت. ? آقایان خواهان رابطه عاشقانه، صادقانه و بجا هستند. رابطه صادقانه برای آقایان در اولویت قرار دارد. یک مرد همسری می خواهد که به سوالات او صادقانه پاسخ بدهد و حتی در اطلاع رسانی داوطلب و پیش قدم باشد. او همسری می خواهد که با اطمینان خواسته ها و نیازهای خود را به زبان آورد. او همسری می خواهد که واقع بین باشد و با مهربانی حقیقت را بیان کند. یک مرد همسری می خواهد که او را سرزنش نکند و به حفظ اصالت خویش اهمیت بدهد. خانم ها گمان می کنند همسرشان از آنها می خواهد که سطحی نگر باشند، اصلا نیازها و خواسته های خود را عنوان نکنند و هیچ چیز نخواهند. خانم ها فکر می کنند آقایان آنها را نیازمند و بسیار حساس می دانند و می خواهند از خواسته های خود چشم پوشی کنند. بعضی از خانم ها معتقدند که اجازه ندارند هر چیزی را همان طور که هست به زبان آورند و در صورت اظهارنظر جسورانه، از سوی مرد طرد خواهند شد. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان خواهان رابطه ای رک، مستقیم و شجاعانه هستند بدون این که خشم و ملامتی در کار باشد. یکی از روش های مسرت بخش این است که یاد بگیرید حقایق و نیازهای خود را به او منتقل کنید. ? آقایان، همسری خودکفا، خاطرجمع و مطمئن می خواهند. یک مرد می خواهد همسرش او را به خاطر خودش – نه از روی ضعف و نیاز مالی و عاطفی – بخواهد. یک مرد دوست دارد زن زندگی اش او را بخواهد و به او نیاز داشته باشد و در عین حال هویت و فردیت خودر ا حفظ کند. یک مرد می خواهد همسری فعال و مستقل با دوستان و علایق جداگانه داشته باشد. از سوی دیگر بریا بودن در کنار همسر خود ارزش قایل هستند. خانم ها فکر می کنند آقایان نمی خواهند همسرشان به آنها نیاز داشته باشد. خانم ها فکر می کنند مرد زندگیشان نیازی به همراهی آنها ندارد و برای باهم بودن هیچ ارزشی قایل نیست. خانم ها فکر می کنند اگر نیازهای خود را بیان کنند، مرد را دلسرد کرده و او را فراری می دهند. ? نکته ای برای خانم ها: یک همسر خوب. یکی از قدرتمندترین روش های جذب مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی پرهیجان این است که برای خودتان زندگی مسرت بخش و کاملی داشته باشید ? آقایان، خواستار رابطه و زندگی مشترک بدون سلطه جویی و بهره برداری هستند. آقایان به هیچ عنوان نمی خواهند زیر نفوذ کسی باشند. آنها نمی خواهند ذهن همسر خود را بخوانند یا سیگنال های ارسالی او را ترجمه کنند. آنها نمی خواهند مجبور شوند فراتر از حد آمادگی خود در یک رابطه پیش بروند. آنها نمی خواهند به خاطر تمام مشکلاتی که پیش می آید سرزنش شوند. آنها نمی خواهند در این بازی، مطیع و فرمانبردار کسی باشند. به عقیده خانم ها، آقایان اصلا دوست ندارند حرف بزنند و تنها راه انتقال نیاز به آنها همین زیرکی و روش های ماهرانه است. آنها فکر می کنند برای پیشرفت زندگی باید مرتبا به آقایان نکاتی را گوشزد کنند. طرز فکر خانم ها این است که آقایان ارزشی برای تعریف و تمجید قایل نیستند، پس باید فقط آنها را سرزنش کرد. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان، زرنگی و زیرکی شما را در هیچ زمان و تحت هیچ عنوان تحمل نمی کنند. برای جذب مرد ایده آل و تشکیل زندگی مشترک عالی، یاد بگیرید در سرتاسر زندگی بدون ذره ای تردید خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنید. باید بگیرید مراقب وقت همسرتان باشید. یاد بگیرید از او تعریف و تمجید کنید ? آقایان، خواهان رشد هستند. یک مرد همسری می خواهد که شهامت و توان خندیدن به اشتباهات خودش را داشته باشد. او همسری می خواهد که بتواند سهم و نقش خود را در زندگی مشترک ببیند و آن را پیاده کند. زن باید ثبات احساسی و عاطفی داشته باشد. یک مرد می خواهد همسرش از لحاظ فردی رشد کند و مسوولیت رویدادهای عاطفی زندگی خود را برعهده بگیرد. خانم ها فکر می کنند آقایان از آنها می خواهند که همیشه خوب باشند. آنها گمان می کنند همسرشان هیچ علاقه ای به رشد و پیشرفت روابط و زندگی دونفره خود ندارند. آنها فکر می کنند آقایان فقط به دنبال خانم های زیبا هستند و اصلا به رشد عاطفی، محبت و مهربانی، نقش حمایتی یا عشق یک زن توجهی نمی کنند. ? نکته ای برای خانم ها: یک مرد به دنبال همسری می گردد که به بلوغ عاطفی رسیده باشد. بلوغ عاطفی به معنای این نیست که احساس نداشته باشید، یعنی این که بتوانید مسوولیت احساسات خود را برعهده بگیرید. برای جذب یک مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی بادوام، باید یاد بگیرید مسوولیت احساسات و عواطف خودن را قبول کنید. ? آقایان، از زندگی مشترک خود وفاداری و تعهد می خواهند. وفاداری جزء بایدهای زندگی مشترک است. درواقع یک مرد همسری را می خواهد که از صمیم قلب به زندگی مشترک خود وفادار بماند. به اعتقاد خیلی ها تعهد به معنای وفاداری و اشتیاق برای تلاش – حتی در شرایط سخت زندگی – است. به عقیده خانم ها، آقایان دوست ندارند برای حفظ زندگی مشترک خود تلاش کنند و به محض این که شرایط کمی پیچیده و بغرنج شود، پا به فرار می گذارند. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان نیز به اندازه شما خانم ها از بی وفایی نفرت دارند. مردان اهل زندگی می دانند چگونه باید زندگی خود را بسازند و از وفاداری به عنوان یکی از اجزاء اصلی زندگی مشترک خبر دارند. ? آقایان، همسری می خواهند که بداند چگونه باید با مرد زندگی خود رفتار کند. بسیاری از خانم ها با همسر خود چنان رفاری می کنند که غرور آنها را می شکنند و به آنها احساس بی لیاقتی و عدم کفایت می دهند. مردان به شنیدن تعریف و تمجید نیاز دارند، باید بدانند چه کارهای خوبی انجام داده اند و آن قدر همسر خوبی هستند که عشق و قدردانی همسرشان را از آن خود کرده اند. خانم ها فکر می کنند آقایان نیازی به آنها ندارند و برای نظرات، حمایت و تعریف و تمجید آنها ارزشی قایل نیستند. به عقیده خانم ها مردها برخلاف زن ها به خیلی چیزها اصلا اهمیت نمی دهند، به همین دلیل است که زن مرتبا مجبور است زبان به گله و شکایت باز کند. ملامت و سرزنش، تنها راهی برای بیان دلخوری و رنجش است. ? نکته ای برای خانم ها: بیشتر آقایان خواهان تشکر و قدردانی از سوی همسر خود هستند. تشکر کردن از همسر به جای پیدا کردن خطاها و اشتباهات او، یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که برای دوام زندگی مشترک در اختیار شماست. منبع:مجله موفقیت طرز فکر خانم ها درباره خواسته هایی که آقایان دارند، موجب می شود همیشه از دست آنها دلخور و عصبانی باشند و از داشتن یک زندگی مشترک رو به رشد، فوق العاده، صمیمی و رمانتیک ناامید شوند. طرز فکر آقایان درباره خانم ها نیز به همان اندازه آنها را دلسرد می کند. حتما لازم نیست این طور باشد به شرط این که بدانیم زن و مرد در وهله اول هر دو انسان هستند و خواسته های مشابهی دارند. من از آقایان و خانم هایی که به رشد و پیشرفت شخصی خود اهمیت می دادند سوال کردم که برای ساخت یک زندگی مشترک عالی چه خواسته هایی از همسر خود دارند. پاسخ آنها می تواند برای شما غیرمنتظره باشد. در این مقاله متوجه می شوید که خواسته های آقایان دقیقا با آن چه خانم ها در این باره فکر می کنند. منافات دارد. هم چنین شما خانم ها با نکاتی آشنا می شوید که به وسیله آنها مرد ایده آل خود را حفظ کرده و زندگی مشترک فوق العاده ای خواهید داشت. ? آقایان خواهان رابطه عاشقانه، صادقانه و بجا هستند. رابطه صادقانه برای آقایان در اولویت قرار دارد. یک مرد همسری می خواهد که به سوالات او صادقانه پاسخ بدهد و حتی در اطلاع رسانی داوطلب و پیش قدم باشد. او همسری می خواهد که با اطمینان خواسته ها و نیازهای خود را به زبان آورد. او همسری می خواهد که واقع بین باشد و با مهربانی حقیقت را بیان کند. یک مرد همسری می خواهد که او را سرزنش نکند و به حفظ اصالت خویش اهمیت بدهد. خانم ها گمان می کنند همسرشان از آنها می خواهد که سطحی نگر باشند، اصلا نیازها و خواسته های خود را عنوان نکنند و هیچ چیز نخواهند. خانم ها فکر می کنند آقایان آنها را نیازمند و بسیار حساس می دانند و می خواهند از خواسته های خود چشم پوشی کنند. بعضی از خانم ها معتقدند که اجازه ندارند هر چیزی را همان طور که هست به زبان آورند و در صورت اظهارنظر جسورانه، از سوی مرد طرد خواهند شد. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان خواهان رابطه ای رک، مستقیم و شجاعانه هستند بدون این که خشم و ملامتی در کار باشد. یکی از روش های مسرت بخش این است که یاد بگیرید حقایق و نیازهای خود را به او منتقل کنید. ? آقایان، همسری خودکفا، خاطرجمع و مطمئن می خواهند. یک مرد می خواهد همسرش او را به خاطر خودش – نه از روی ضعف و نیاز مالی و عاطفی – بخواهد. یک مرد دوست دارد زن زندگی اش او را بخواهد و به او نیاز داشته باشد و در عین حال هویت و فردیت خودر ا حفظ کند. یک مرد می خواهد همسری فعال و مستقل با دوستان و علایق جداگانه داشته باشد. از سوی دیگر بریا بودن در کنار همسر خود ارزش قایل هستند. خانم ها فکر می کنند آقایان نمی خواهند همسرشان به آنها نیاز داشته باشد. خانم ها فکر می کنند مرد زندگیشان نیازی به همراهی آنها ندارد و برای باهم بودن هیچ ارزشی قایل نیست. خانم ها فکر می کنند اگر نیازهای خود را بیان کنند، مرد را دلسرد کرده و او را فراری می دهند. ? نکته ای برای خانم ها: یک همسر خوب. یکی از قدرتمندترین روش های جذب مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی پرهیجان این است که برای خودتان زندگی مسرت بخش و کاملی داشته باشید ? آقایان، خواستار رابطه و زندگی مشترک بدون سلطه جویی و بهره برداری هستند. آقایان به هیچ عنوان نمی خواهند زیر نفوذ کسی باشند. آنها نمی خواهند ذهن همسر خود را بخوانند یا سیگنال های ارسالی او را ترجمه کنند. آنها نمی خواهند مجبور شوند فراتر از حد آمادگی خود در یک رابطه پیش بروند. آنها نمی خواهند به خاطر تمام مشکلاتی که پیش می آید سرزنش شوند. آنها نمی خواهند در این بازی، مطیع و فرمانبردار کسی باشند. به عقیده خانم ها، آقایان اصلا دوست ندارند حرف بزنند و تنها راه انتقال نیاز به آنها همین زیرکی و روش های ماهرانه است. آنها فکر می کنند برای پیشرفت زندگی باید مرتبا به آقایان نکاتی را گوشزد کنند. طرز فکر خانم ها این است که آقایان ارزشی برای تعریف و تمجید قایل نیستند، پس باید فقط آنها را سرزنش کرد. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان، زرنگی و زیرکی شما را در هیچ زمان و تحت هیچ عنوان تحمل نمی کنند. برای جذب مرد ایده آل و تشکیل زندگی مشترک عالی، یاد بگیرید در سرتاسر زندگی بدون ذره ای تردید خواسته ها و نیازهای خود را بیان کنید. باید بگیرید مراقب وقت همسرتان باشید. یاد بگیرید از او تعریف و تمجید کنید ? آقایان، خواهان رشد هستند. یک مرد همسری می خواهد که شهامت و توان خندیدن به اشتباهات خودش را داشته باشد. او همسری می خواهد که بتواند سهم و نقش خود را در زندگی مشترک ببیند و آن را پیاده کند. زن باید ثبات احساسی و عاطفی داشته باشد. یک مرد می خواهد همسرش از لحاظ فردی رشد کند و مسوولیت رویدادهای عاطفی زندگی خود را برعهده بگیرد. خانم ها فکر می کنند آقایان از آنها می خواهند که همیشه خوب باشند. آنها گمان می کنند همسرشان هیچ علاقه ای به رشد و پیشرفت روابط و زندگی دونفره خود ندارند. آنها فکر می کنند آقایان فقط به دنبال خانم های زیبا هستند و اصلا به رشد عاطفی، محبت و مهربانی، نقش حمایتی یا عشق یک زن توجهی نمی کنند. ? نکته ای برای خانم ها: یک مرد به دنبال همسری می گردد که به بلوغ عاطفی رسیده باشد. بلوغ عاطفی به معنای این نیست که احساس نداشته باشید، یعنی این که بتوانید مسوولیت احساسات خود را برعهده بگیرید. برای جذب یک مرد ایده آل و تشکیل یک زندگی بادوام، باید یاد بگیرید مسوولیت احساسات و عواطف خودن را قبول کنید. ? آقایان، از زندگی مشترک خود وفاداری و تعهد می خواهند. وفاداری جزء بایدهای زندگی مشترک است. درواقع یک مرد همسری را می خواهد که از صمیم قلب به زندگی مشترک خود وفادار بماند. به اعتقاد خیلی ها تعهد به معنای وفاداری و اشتیاق برای تلاش – حتی در شرایط سخت زندگی – است. به عقیده خانم ها، آقایان دوست ندارند برای حفظ زندگی مشترک خود تلاش کنند و به محض این که شرایط کمی پیچیده و بغرنج شود، پا به فرار می گذارند. ? نکته ای برای خانم ها: آقایان نیز به اندازه شما خانم ها از بی وفایی نفرت دارند. مردان اهل زندگی می دانند چگونه باید زندگی خود را بسازند و از وفاداری به عنوان یکی از اجزاء اصلی زندگی مشترک خبر دارند. ? آقایان، همسری می خواهند که بداند چگونه باید با مرد زندگی خود رفتار کند. بسیاری از خانم ها با همسر خود چنان رفاری می کنند که غرور آنها را می شکنند و به آنها احساس بی لیاقتی و عدم کفایت می دهند. مردان به شنیدن تعریف و تمجید نیاز دارند، باید بدانند چه کارهای خوبی انجام داده اند و آن قدر همسر خوبی هستند که عشق و قدردانی همسرشان را از آن خود کرده اند. خانم ها فکر می کنند آقایان نیازی به آنها ندارند و برای نظرات، حمایت و تعریف و تمجید آنها ارزشی قایل نیستند. به عقیده خانم ها مردها برخلاف زن ها به خیلی چیزها اصلا اهمیت نمی دهند، به همین دلیل است که زن مرتبا مجبور است زبان به گله و شکایت باز کند. ملامت و سرزنش، تنها راهی برای بیان دلخوری و رنجش است. ? نکته ای برای خانم ها: بیشتر آقایان خواهان تشکر و قدردانی از سوی همسر خود هستند. تشکر کردن از همسر به جای پیدا کردن خطاها و اشتباهات او، یکی از قدرتمندترین ابزارهایی است که برای دوام زندگی مشترک در اختیار شماست.
92/6/9
12:17 ع
عشق محصول احترام است
تاکنون از خود پرسیدهاید که مهمترین عنصر در هر رابطهای چه چیز است؟ پاسخ بسیاری از افراد به این پرسش عشق است. بله عشق یک موهبت است و بدون آن هیچ رابطهای پایدار نخواهد ماند. اما عشق نیز به تنهایی و بدون پشتوانه “احترام” ناتوان و متزلزل خواهد بود. احترام متضمن و بیمهگر عشق است. احترام مصالح پیونددهنده اجزا ساختمان است که خانه را در برابر طوفانها، بادهای ویرانگر، شداید و تلخیهای زندگی حفاظت میکند. در واقع احترام بیمه ساختمان است.
تاکنون از خود پرسیدهاید که مهمترین عنصر در هر رابطهای چه چیز است؟ پاسخ بسیاری از افراد به این پرسش عشق است. بله عشق یک موهبت است و بدون آن هیچ رابطهای پایدار نخواهد ماند. اما عشق نیز به تنهایی و بدون پشتوانه “احترام” ناتوان و متزلزل خواهد بود. احترام متضمن و بیمهگر عشق است. احترام مصالح پیونددهنده اجزا ساختمان است که خانه را در برابر طوفانها، بادهای ویرانگر، شداید و تلخیهای زندگی حفاظت میکند. در واقع احترام بیمه ساختمان است.
افراد دوست دارند محبوب باشند، اما محترم بودن به مراتب ارزشمندتر از محبوب بودن است. تعریف احترام چنین است: به رسمیت شناختن شایستگی، ارزشمندی، حقوق و مزایای فرد به عنوان یک انسان یا احترام عبارت است از: ادب، مراعات، پذیرش و توجه. یک شریک ایدهآل فردی است که هم شما را دوست دارد و هم به موازات آن برای شما احترام قائل است.
در ادامه به برخی نشانههای بیاحترامی اشاره می شود:
بیاعتبار کردن: جای فرد پاسخ دادن، سخنان فرد را قطع کردن، بیاعتنایی کردن، تمسخر کردن، گوش ندادن به سخنان فرد و تحقیر کردن.
ارعاب کردن: تهدید کردن، هراساندن، قلدری کردن و تشر زدن.
انتقاد کردن:
عیبجویی، ملامت کردن، نفی کردن و غر زدن.
کنترل کردن: جلوگیری از تصمیمگیری مستقل فرد، تحکم کردن، سلطهگری و تحمیل عقاید، خواستهها و نیازها.
قضاوت کردن: تعیین درستی و نادرستی اعمال فرد، برانگیختن احساس گناه و شرمساری در فرد.
بدنام کردن: تهمت و افترا زدند، رسوا کردن و افشاگری کردن.
فریب دادن: دروغ گفتن، گمراه کردن و حقه زدن.
خیانت کردن: صادق نبودن، وفادار نبودن.
توهین کردن: گستاخی کردن، ناسزاگویی، رنجاندن.
سوءرفتار کردن: از لحاظ کلامی، احساسی و فیزیکی. صدمه زدن به حس امنیت و فردیت شخص.
هر نوع تغییر در لحن صدا: اشارات و تغییر در چهره که پیام آن چنین است:”من مهمتر از تو هستم”.
برای آنکه به همسر خود احترام بگذاریم نخست باید روحیات و خواسته های او را در نظر بگیریم . دنیای او را درک کنیم و بفهمیم کدام رفتار ما را نماد احترام می شمرد . در اینجا به انتخاب شیوه های متفاوت برای ابراز احترام همسران به یکدیگر اشاره می کنم :
دنیای مردان استدلالی و دنیای زنان احساسی است. راز صمیمیت میان این دو درک یکدیگر است. بنابراین پذیرش دنیای متفاوت همسران روشی برای احترام به یکدیگر است. مردان در هنگام سختی و فشار دوست دارند به درون خود بروند و مشکلات را در عالم ذهن خود حل کنند اما زنان وقتی دچار مشکل می شوند دوست دارند حرف بزنند. آنان در واقع با حرف زدن صمیمی می شوند و بعد زنانه خود را تقویت می کنند پس فرصت به آنان برای حرف زدن نمود احترام به آنان است.
زنان در هنگام گرفتاری دوست دارند علاوه بر حرف زدن شنونده فعال داشته باشند. مردان نیز دوست دارند کسی خلوت آنها را بهم نزند. گوش کردن به سخن زنان و راحت گذاردن مردان در خلوتگاه ذهنی شان احترام متقابل به شمار می آید.
زنان بخاطر برخورداری از دنیای احساسی شدید به خود حق می دهند که در مواردی اظهار ناراحتی کنند مردان باید این حالت برخاسته از طبیعت آنان را تحمل کنند. این یکی از رازهای صمیمیت است. هر از گاهی به آنان بگویید : طبیعی است که شما از این موضوع ناراحت باشید. وقتی زنان مشکلات خود را مطرح می کنند نه برای این است که مشکل را حل کنند بلکه می خواهند بگویند که گفته باشند مردان در این هنگام نباید مطابق دنیای خود راه حل ارائه دهند، باید ده دقیقه سکوت کنند و گوش دهند و با گفتن عبارات کوتاهی او را به حرف زدن تشویق کنند.
پذیرش دنیای متفاوت همسران روشی برای احترام به یکدیگر است
مردان وقتی از سر کار می آیند دوست دارند سردی کار با گرمی عاطفه همسران پایان یابد. زنان بایدآنها را تحویل بگیرند و اگر دیدند که مرد به دنیای ذهنی خود فرو رفته مدت کوتاهی به او کاری نداشته باشند. سپس با زمینه سازی او را به صحبت وادارند. بنابراین زمینه سازی برای برای تغییر موقعیت یکی از نمادهای احترام به همسر تلقی می شود.
مردان نمی توانند در یک زمان هم حرف بزنند، هم احساس کنند و هم بیندیشند ولی زنان می توانند. به همین جهت اگر زنی را به حرف زدن واداری، علاوه بر حرف زدن احساس صمیمیت می کند و همزمان فکر می کند. احترام به زنان فرصت سخن گفتن برای تحقق احساس و فکر است ولی مردان چون نیازمند اعتماد، پذیرش، قدردانی، تحسین، تایید و تشویق هستند. چنانچه خانمها به گونه ای رفتار کنند که آنان احساس کنند که همسرانشان به آنها اعتماد دارند آنها را می پذیرند در کارهای کوچک نیز از آنان تشکر می کنند و آنان را مورد تشویق و ترغیب قرار می دهند و احساس می کنند که محترم واقع شده اند.
مردان به دنبال آزادی و استقلال هستند همسران آنها نباید با حربه هایی که در زندگی زناشویی در اختیار دارند مردان را زیر سلطه خود در آورند و آنان را به مهره ای بی خاصیت در مدیریت و تدبیر منزل تبدیل کنند بنابراین احترام به آنها در دادن حق تصمیم گیری و نظارت به آنان تحقق می یابد. مردان و زنان گاهی با فاصله گرفتن موقت از همدیگر به روابط مرده خود شوک وارد می کنند و آن را حیات تازه می بخشند به جاست که گاهی دوریهای یکدیگر را تحمل کنید تا قدر نزدیکی را بدانید.
زنان گاهی از بیان احساسات خود گریزانند. هنگامی که محرم رازی بیابند احساسات خود را بروز می دهند شما همان محرم راز باشید و اجازه دهید تا همسرتان به هر گونه ای که می پسندد ابراز احساسات کند. او ممکن است گاهی خندان و گاهی گریان باشد درک او احترام به اوست کاری کنید که او احساس کند آن گونه که هست مورد لطف و توجه شماست و شما نمی توانید بدون او زندگی کنید وقتی این احساس در او بوجود آید شما را محرم راز می داند و این گونه می فهمد که مورد احترام شماست.
لذا، شما همان گونه که اجازه میدهید دیگران با شما رفتار کنند، دیگران با شما رفتار خواهند کرد. همه چیز وابسته به خود شماست هنگامیکه مورد بیاحترامی قرار میگیرید و سکوت میکنید در واقع در آن بیاحترامی خودتان نیز سهیم هستید.
در انتها به خاطر داشته باشید که منزل باشکوه شما (رابطه) در صورتی که به حال خود رها گردد صرفنظر از آنکه در ابتدا تا چه اندازه استوار و مستحکم بنا شده باشد به مرور زمان از هم پاشیده و رو به خرابی و زوال پیش خواهد رفت. بنابراین بیاموزید با تبادل عشق و احترام روزافزون ترکهای هر چند کوچک منزل خود را مرمت کرده و آن را استوار و پایدار نگه دارید.
راستگویی و صداقت در ایجاد اعتماد در رابطه ضروریست. احترام محصول اعتماد و عشق محصول احترام است. هر رابطهای منحصر به فرد است و برای نتیجه بخش بودن آن باید مقتضیات آن فراهم گردد. هیچ راه میانبری وجود ندارد. زندگی کوتاه است، آن را هدر مشاجرات و جر و بحثهای بیمعنی و بیاهمیت نکنید.
92/6/9
12:15 ع
محبوب شدن برای شوهر
چگونه شوهر خود را خوشحال کنیم؟
زنان ایرانی، بانوان مسلمان! یادداشتی که در ادامه خواهید خواند به نکات و مواردی اشاره خواهد نمود تا به شما کمک کند هر چه بیشتر محبوب همسرتان شوید و روابط زناشویی تان، بیش از پیش مسالمت آمیز و توام با خوشحالی و نشاط گردد.
عموماً نکات و مطالبی که در اختیار زوجین قرار می گیرد، برگرفته از متون اروپایی و آمریکایی است که به طور قطع تفاوتهای فرهنگی، اعتقادی و نگرشی بسیاری با ما ایرانیان مسلمان دارند. در فرهنگ و تمدن ما ایرانیان مسلمان، علاوه بر تأکید و اهمیت فراوانی که بر کیان خانواده داده شده است، وظایفی خاص و منحصر به فرد به هر یک از زوجین واگذار می شود که رعایت آن نقش بسزایی در رضایت زناشویی خواهد داشت. فراموش نکنید که شما نه تنها یک زن ایرانی بلکه یک زن مسلمان بوده و با زنان سایر کشورهای دنیا متمایز بوده و حتی به جرأت می توان گفت منحصر به فرد هستید چرا که تعهد، عفاف، مسئولیت پذیری، فداکاری و ... که در یک زن مسلمان ایرانی مشاهده می شود، در هیچ یک از زنان سایر ملل دیده نمی شود زنان ما نه تنها دارای فرهنگ و تمدن غنی ایرانی هستند بلکه این فرهنگ و تمدن با آموزه های اسلامی و اعتقادی آنان نیز درآمیخته است.
تعهد، عفاف، مسئولیت پذیری، فداکاری و ... که در یک زن مسلمان ایرانی مشاهده می شود، در هیچ یک از زنان سایر ملل دیده نمی شود
از سوی دیگر مردان ایرانی نیز در وفاداری، مسئولیت پذیری، سخت کوشی و خانواده دوستی از منحصر به فردترین مردان دنیا هستند؛ لذا آموزه های تربیتی زنان و مردان ایرانی باید مختص خود آنان باشد و نه الگوبرداری از دیدگاههای روان شناسان غربی. در ادامه نکات کلی شیوه های همسرداری به شما بانوان ایرانی ارائه می گردد:
- میزبانی جذاب باشید
پس از بازگشت همسرتان از مسافرت، محل کار، دانشگاه و... با روی خوش به استقبال او رفته با چهره ای بشاش و خنده رو با او سلام و احوال پرسی کرده و بهترین لباسهایتان را برای همسرتان بپوشید، عطر بزنید و به ظاهر خود رسیدگی کنید. در مورد اتفاقات و خبرهای خوشی که در طی روز دیده یا شنیده اید صحبت کنید و اخبار و ناگوار را به زمانی بعد از استراحت همسرتان موکول کنید. تلاش کنید تا در حد توانتان فضای منزل را برای استراحت همسرتان مهیا کنید.
- با صدایی آرام و ملایم با همسرتان صحبت کنید.
حتی در بدترین شرایط هم بر سر شوهر خود فریاد نکشید.
- همیشه بوی خوش داشته باشید و به زیبایی ظاهرتان توجه کنید.
به تناسب اندام و بهداشت جسمانی خود توجه داشته باشید. بهترین لباسها و پوششها را نزد همسر خود داشته باشید ، نه اینکه لباسهای زیبایتان را مختص مهمانی ها و مجالس کنار بگذارید. اجازه ندهید همسرتان شما را با ظاهری نامرتب و ژولیده ببیند. از آرایشهای حرام به شدت بپرهیزید (یعنی در مقابل نامحرم ظاهری مناسب و عفیف داشته باشید و زیبایی هایتان را مختص همسرتان بدانید).
از رنگها، لباسها و آرایشهایی استفاده کنید که مورد علاقه همسرتان است و هر چند وقت آرایش ظاهر، لباسها و موهای خود را تغییر دهید (البته فراموش نکنید که در این زمینه حتماً به توانایی اقتصادی همسرتان توجه داشته باشید).
- راضی به رضای خداوند باشید.
به خاطر درآمد کم همسرتان غمگین و افسرده نباشید و با او درگیر نشوید و خودتان را آزار ندهید. برای کنار آمدن بهتر با این وضعیت به زندگی افراد کم درآمدتر از خود توجه کنید و نعمتهایی را (سلامتی و خانواده خوب و...) که خداوند به شما داده، شکر گذار باشید و به خاطر داشته باشید که ثروت واقعی در ایمان و تقواست.
- تحت تاثیر تجملات زندگی اطرافیان خود قرار نگیرید.
خانه و زندگی خود را همان طور که هست دوست داشته باشید و از همسر تان تقاضاهایی فراتر از توان و قدرت مالی اش نداشته باشید. در مقابل به همسرتان کمک کنید تا هر ماه پس انداز هر چند اندکی ذخیره کند و از طرف دیگر او را تشویق کنید تا به افراد نیازمند و فقیر کمک کند.
مردان ایرانی در وفاداری، مسئولیت پذیری، سخت کوشی و خانواده دوستی از منحصر به فردترین مردان دنیا هستند.
- از همسر خود تشکر و قدردانی کنید.
درست است که مردان مسئول تأمین هزینه های زندگی زن و فرزندان هستند اما این مساله به معنای نادیده گرفتن تلاشها و زحمات مردان نیست. از همسر خود به خاطر تلاشهای بی شائبه اش تشکر و تقدیر کنید. نتیجه این رفتار، عشق و علاقه بیشتر شوهرتان نسبت به شما و خانواده خواهد بود.
- وفاداری خود را به همسرتان اثبات کنید.
وفاداری و علاقه شما به همسرتان در زمان های سختی و مشکلات اثبات می شود لذا زمانی که شوهرتان دچار شکست شغلی، بیماری، بدهکاری و... می شود از او حمایت کنید. این حمایت می تواند شامل حمایت و توجه عاطفی تا کار کردن شما در بیرون از منزل(برای کمک اقتصادی به همسر) را شامل شود.
- زمانی که عصبانی است او را بشاش نمائید.
قبل از هر کاری از چیزهایی که او را عصبانی می کند پرهیز کنید، اما چنانچه این اتفاق افتاد با استفاده از تکنیک های زیر سعی کنید او را آرام کنید:
- اگر اشتباهی از شما سرزده و مقصر هستید غرور را کنار بگذارید و عذرخواهی نمایید
- اگر او مقصر است آنگاه:
- به جای غر زدن سعی کنید آرام باشید
هرگز کاری نکنید که همسرتان مجبور باشد بین شما و خانواده اش یکی را انتخاب کند
- صبر کنید تا عصبانیت او فروکش کند و سپس با آرامش و مهربانی در مورد مشکل بوجود آمده با او صحبت کنید.
- اگر عصبانیت وی عامل خارجی دارد:
- تا فروکش کردن خشم او ساکت بمانید.
– از پرسیدن پرسش های زیاد و طولانی پرهیز کنید و تنها سعی کنید با سؤالات کوتاه بفهمید که چه اتفاقی افتاده است مثلاً بپرسید:
- ممکن است به من بگویید چه اتفاقی افتاده؟ - چرا این قدر عصبانی هستید؟ - دوست دارم کمک کنم - همه چیز را به من بگو.
مادرانه
- وظیفه سرپرستی خود را هنگام غیبت ایشان به خوبی انجام دهید.
رازدار باشید و از گفتن آنچه شوهرتان دوست ندارد بقیه افراد فامیل از آن مطلع شوند خودداری کنید. از منزل و بچه ها به خوبی مراقبت نمائید. مواظب دارایی ها و مخارج خانواده باشید.
با هماهنگی و اطلاع شوهرتان کارهای خارج از خانه را انجام دهید. با افراد یا اقوامی که شوهرتان با آنها رابطه ی خوبی ندارد در ارتباط و یا رفت و آمد زیاد نباشید. در غیاب ایشان با والدین و اقوام شان خوش رفتار باشید.
- با دوستان و اقوام ایشان محترمانه رفتار کنید.
- با مهمان های شوهرتان با رویی گشاده رفتار کرده و به خوبی از آنها پذیرایی کنید.
– از هر گونه مشکل با اقوام و خویشاوندان شوهرتان بپرهیزید.
– هرگز کاری نکنید که او مجبور باشد بین شما و خانواده اش یکی را انتخاب کند.
– شوهرتان را تشویق کنید که با اقوامش در ارتباط باشد و آنها را به منزلتان دعوت کنید.
– با خانواده شوهرتان به صورت تلفنی، حضوری و... در ارتباط مستمر باشید، به آنها هدیه بدهید و در مواقع نیاز به آنها کمک نمایید.
- صبور باشید و از شوهرتان حمایت عاطفی نمائید.
هنگامی که با تنگدستی و شرایط مالی سخت مواجه می شوید، هنگام ابتلا به حوادث ناگوار برای اقوام، نزدیکان و یا والدین از قبیل تصادف، بیماری یا مرگ و نیز هنگامی که او با شما کمی غیرعادی برخورد می کند صبور باشید و حمایت عاطفی خود را از او دریغ نکنید.
- خانه دار خوبی باشید.
دکوراسیون خانه را با نظر یکدیگر بچینید و به نظافت خانه برسید. غذاهای سالم و مورد علاقه شوهرتان را تهیه کنید و در تربیت فرزندان دقیق و کوشا باشید.
92/6/9
12:10 ع
تأثیر تولد فرزند در روابط زن و شوهر ( قسمت دوم )
در قسمت اول مطالبی در مورد واکنش های روانی تولد فرزند مطرح نمودیم . اینک درادامه می خوانیم ...
ب)واکنش های رفتاری
پرخاشگری: در اثر تداوم تنهایی و احساس محرومیت پدر از عشق و محبت همسر ، گاه واکنش های پرخاشگرانه در برخی مردان شکل می گیرد .آنهابرای جلب توجه همسر و در نتیجه محرومیت از توجه و محبت ، به عنوان واکنشی بعضاً انتقامی ، پرخاشگری و بداخلاقی پیشه می کنند و طبیعی است پرخاشگری که در نتیجه این احساس به وجود آمده متوجه فرد یا افرادی شود که آن را به وجود آورده اند . ( البته گاهی هم واکنش های پرخاشگرانه به سمت خود فرد سوق داده می شود ) مسبب این تنهایی کیست ؟ مادر و فرزند . پس با ورود به خانه و مشاهده این افرادِ مسبب،احساسات ناخوشایند ، بدرفتاری و پرخاشگری شروع می شود . تا آنجا که ممکن است هر دیدار ، به وقوع مشاجره یی بینجامد .
در قسمت اول مطالبی در مورد واکنش های روانی تولد فرزند مطرح نمودیم . اینک درادامه می خوانیم ...
ب)واکنش های رفتاری
پرخاشگری: در اثر تداوم تنهایی و احساس محرومیت پدر از عشق و محبت همسر ، گاه واکنش های پرخاشگرانه در برخی مردان شکل می گیرد .آنهابرای جلب توجه همسر و در نتیجه محرومیت از توجه و محبت ، به عنوان واکنشی بعضاً انتقامی ، پرخاشگری و بداخلاقی پیشه می کنند و طبیعی است پرخاشگری که در نتیجه این احساس به وجود آمده متوجه فرد یا افرادی شود که آن را به وجود آورده اند . ( البته گاهی هم واکنش های پرخاشگرانه به سمت خود فرد سوق داده می شود ) مسبب این تنهایی کیست ؟ مادر و فرزند . پس با ورود به خانه و مشاهده این افرادِ مسبب،احساسات ناخوشایند ، بدرفتاری و پرخاشگری شروع می شود . تا آنجا که ممکن است هر دیدار ، به وقوع مشاجره یی بینجامد .
حسادت پدر نسبت به فرزند ( که گاه آشکارا و گاه به صورت پنهانی ابراز می شود ) : شاید در اولین نگاه تصور این که پدری به فرزند خود حسادت کند ، مضحک و غیرمنطقی به نظر برسد . اما واقعیت این است که برخی مردان در مقابل فرزند خود حسادت پیشه می کنند تا آنجا که از همسران خود می پرسند کدامیک را بیشتر دوست داری من یا فرزندمان را ؟
کار زیاد و یا پر کردن اوقات در جمع دوستان : واکنش رفتاری عده ای دیگر ، کناره گیری از خانواده و توجه بیشتر به محیط بیرون از منزلاست . از آنجا که در محیط منزل پذیرفته نمی شوند ( و یا حداقل اینطور احساس می کنند ) پس ترجیح می دهند وقت خود را بیرون از منزل سپری کنند . برخی تا نیمه شب کار می کنند آنقدر که تقریباً نیمه جان به منزل می رسند . با این توجیه که فرزند تمام وقت همسر را پر کرده ، پس آنها هم با کار، اوقات خود را سپری می کنند .
برخی دیگر به طرف دوستان دوران تجرد و یا دوستان تازه کشیده می شوند و مدت زمانبسیاری را به گذران وقت با آنها اختصاص می دهند . به همین دلیل یکی از گلایه های مادران جوان نیز ، عدم حضور شوهران در منزل و رسیدگی به آنهاست . این به اصطلاح"رفیق بازی" تنها بازگشتی به دوران تجرد و همدم شدن با دوستان نیست ، به نوعی فرار از واقعیت و مسئولیت هایی است که در زندگی بر دوش مردان نهاده شده و روی شانه های آنها سنگینی می کند . معاشرت با رفقایی که گاه برخورد با آنها نتیجه ای جز دردسر ، مزاحمت و اختلال در محیط منزل در بر ندارد .
اما چه کنیم ....
طبیعی است که ورود فرزند تا حدی وضعیت گذشته را تغییر دادهونظم و تعادل گذشته را دچار اختلالی زود گذر خواهد کرد . این گونه به هم ریختگی و عدم توازن امری اجتناب ناپذیر و زودگذر است . اما زوجهای جوان نیز باید بدانند اگر این عدم تعادل بیش از یکسال به طول بینجامد ، به صورت عاملی خطرناک و مخرب ، زندگی زناشوییآنها را مورد تهدید قرار خواهد داد . زیرا با تضعیف روابط خانوادگی ، پیوندهای عاطفی بین زوج نیز سست شده و ادامه رابطه را با مشکل مواجه خواهد کرد و در صورت تداوم وضعیت ایجاد شده،تمام خانواده در اثر این فرآیند متضرر می شود. پس باید هر چه سریعتر وضعیت را به حال عادی نزدیک کرد تا نیازهای عاطفی و روانی تمام اعضای خانواده اغنا شده ، مشکل حادی پیوند زناشویی را تهدید نکند .می توان همزمان با رسیدگی به فرزند ، تعادلی ایجاد کرده کمی بیشتر به شوهر توجه نشان داد . مردان نیز می توانند به همسران و در واقع به خودشان در انجام برخی از امور منزل کمک کنند. اگر برخی مسئولیت های مادر در منزل مانند بچه داری ، تا حدی از دوش او برداشته شود مسلماً فرصت بیشتری برای رسیدگی به امور دیگر و به خصوص توجه به همسر در اختیار خواهد داشت و کارهای معمول روزانه،او را از پا نخواهد انداخت . آیا می اندیشیم کمی بغل کردن فرزند خودمان ، لطمه ای به غرور مردانه ما وارد می کند ؟ مگر نه این که پیشوایان دینی برای کمک به همسر بچه ها را به دوش می گرفته و با آنها بازی می کرده اند ؟
مساعدت در نگهداری از فرزند چند حسن دارد:اول این که علاقه پدر نسبت به فرزند افزوده خواهد شد و ترجیح خواهد داد به جای حسادت ، نسبت به این موجود عزیز عشق بورزد .دوم این که با مسئولیت خطیر فرزند پروری آشنا شده و می فهمد رسیدگی به طفل تنها شیر دادن و خشک نگهداشتن کودک نیست . طفل نیازهای فراوانی دارد که رسیدگی به تمام آنها مستلزم صرف وقت و انرژی فراوانی از سوی مادر است؛پس دیگر شکایتی از بی توجهی همسر،ذهن او را پر نخواهد کرد . علاوه بر اینکه مادر نیز فرصت بیشتری برای رسیدگی به شوهر پیدا می کند وسوم این که دیگر رفقا جای خانواده را نخواهند گرفت .
اگر کمی صبور باشیم زمان،بسیاری از این مشکلات را حل خواهد کرد. به تدریج طفل بزرگ و بزرگتر می شود و توانایی انجام برخی اموررا پیدا می کند . به مرور زمانهم ،زن و مرد هر دو متوجه می شوند هیچ علاقه ای جای عشق به همسر را پر نخواهد کرد پس بهترمی بینند که هر دو محبت خود را نثار فرزندشان کنند. زیرا عشق به فرزند با عشق به همسر تفاوت های ماهیتی دارد و نباید انتظار داشت هر دو به یک شیوه و به یک صورتباشد .
آنچه در روابط همسران ، پس از تولد فرزند متحول می شود تنها شیوه ارتباط است نه خود ارتباط . کارکردهای همسری همچنان پا بر جا باقی می ماند،تنها انتظارات و شیوه های ارتباطی ، ناگزیر تغییر می پذیرند . البته پس از مدتی همه چیز به جای سابق باز خواهد گشت و زندگی به روال خوش گذشته ادامه خواهد یافت؛ البته اگر کمی صبور باشیم و در زمان مقتضی ، عکس العمل های مناسب از خود نشان دهیم .
الهه من ... میدانم مرا درگیر افکارت نمودی تا دنیایم را به ویرانه ای تبدیل کنی .. و میدانم .. هرشب زمانیکه در تنهایی و سکوتی کشنده فرو میروم .. این یاد توست که با هجومی به افکارم مرا به طوفان عشقت میکشاند .. تا همانند مرغی شکسته بال به مسلخ عشق تو آیم .. آری .... مرا درگیر خودت کن .. درگیر خودت کن تا از آن همه سوختن آرامش بگیرم .. بگذار افکارم را یاد وخاطرات تو انباشته کنند .. چشمانت را نبند ... تا من مات چشمان تو باشم .. آخر تو در وجود منی .. و با تو شبهایم رویایی شیرینند .. و بدان اخرین نقطه ی دنیا .. قله ی عشق ماست .. هر چند تو در وجود منی ... اما من به تنهایی دوریت دچارم .. پس مرا از عطر وجودت تهی مساز .. ای خالق رویا های شیرینم ...