92/6/3
12:21 ع
بهترین حالات جنسی: 5 اشتباهی که اکثر آقایون مرتکب میشوند
یکی از چالش های متعدد آقایون این است که در روابط جنسی خود با همسرشان چه حالتی را انتخاب کنند. بزرگترین ترس آنها این است که خانمشان از آن وضعیت همیشگی خسته شده و درنتیجه میل و علاقه خود را به رابطه جنسی با آنها از دست بدهد. پس سوال این است که بهترین مواضع و جایگاه های جنسی چه مواضعی است؟
بهترین راه برای توضیح مسئله این است که چه کارهایی را نباید انجام بدهید. با به یاد داشتن این، به 5 مورد از اشتباهات آقایون در مسائل جنسی اشاره می کنیم تا شما دیگر مرتکب آنها نشوید.
اشتباه اول: تقلید همه چیزهایی که در فیلم های پورنو می بینید.
این می تواند بزرگترین اشتباه آقایون در مسائل جنسی باشد. مردان بی تجربه ممکن است تصور کنند که فیلم های پورنو می تواند الگوی خوبی برایشان باشد اما با واقعیت مسئله آشنا نیستند. مشکل اینجاست که آن دسته فیلم ها تلاش می کنند که صحنه خوبی را برای بیننده بسازند نه اینکه لذت و میل هنرپیشه ها را بیشتر کنند.
و درواقع، یکی از بدترین راه های تحریک اندام جنسی خانمها، زمانی است که وی پاهایش را روی شانه هایتان بگذارد. در این حالت که لگن او آنقدر به عقب خم شده است، ممکن است در گردنه رحم احساس درد کند. همچنین این وضعیتی است که فشار زیادی به زن وارد می کند.
اشتباه دوم: تلاش زیاد برای نینداختن وزنتان روی زن، در هر وضعیت
برای خانم ها رابطه جنسی راهی برای نزدیکتر شدن به آقایون است. وقتی وزنتان را روی بدن او می اندازید او لذت زیادی می برد. پس دفعه بعد که با همسرتان رابطه جنسی برقرار می نمایید سعی کنید وزنتان را بیشتر روی او بیندازید. همانطور که می بینید، طی رابطه جنسی، تقریباً همه خانم ها از اینکه بدن مردشان به بدن آنها بچسبد بسیار لذت می برند.
اما چه مقدار از وزنتان را باید روی آنها بیندازید؟ آنقدر که بعد از تمام شدن رابطه جنسی خانمتان نگوید احساس می کند که تریلی از روی او رد شده و صافش کرده! حد و مرز را نگه دارید. چون اگر به مدتی طولانی همه وزنتان را روی او بیندازید برای او دردناک خواهد بود. اما واقعیت این است که اکثر خانم ها دوست دارند که طی رابطه جنسی کمی از وزن همسرشان روی آنها بیفتد.
اشتباه سوم: اینکه وقتی همسرتان روی شماست، اجازه بدهید همه کارها را او انجام دهد.
تقریباً برای همه خانم ها، رابطه جنسی عملی پویا است. به همین خاطر اگر شما هم بی حرکت باشید و هیچ کاری انجام ندهید، رابطه جنسیتان کاملاً برهم خواهد خورد و مفهوم رابطه جنسی برای او تغییر خواهد کرد. صحبت های تحریک کننده و آرام در حین رابطه جنسی نیز تاثیر شگفت انگیزی خواهد داشت که نباید از آن غافل شوید.
اشتباه چهارم: منفعل بودن
خیلی از آقایون انواع کتاب های"آقایونی مریخی" را خوانده اند و به همین خاطر تصور می کنند که زن ها دوست دارند که همه چیز را به او بسپارید و برای هر کاری که می خواهید بکنید اجازه بگیرید. به جای این روش فقط هر کاری که می خواهید را انجام دهید. حتی وقتی می خواهید حالتتان را تغیر دهید، خشن رفتار کنید و به اینطرف و آنطرف پرتابش کنید و مطمئن باشید که عاشق این رفتارتان خواهد شد. اصلاً نگرانش نباشید. اگر چیزی اتفاق بیفتد که همسرتان دوست نداشته باشد، مطمئناً به شما خواهد گفت.
اشتباه پنجم: تصور اینکه حالت های عجیب و غریب بهتر عمل می کند
لازم نیست معکوس از سقف آویزان شوید و کاری دیوانه وار انجام د هید. فقط طبیعی باشید. قدیمیترین حالت رابطه جنسی (مرد روی زن خوابیده) برای اکثر افراد بهترین حالت رابطه جنسی است.
حالت های عجیب و غریب فقط بدنتان را خسته می کند و روحیه تان را هم برهم می زند چون گمگشتگی در این حالت ها هم زیاد اتفاق می افتد و نمی دانید دستتان را کجا بگذارید و پایتان را کجا.
منبع:mardoman.net
92/6/3
9:29 ص
تسخیر قلب همسر ،مخصوص خانم ها
خانم ها برای آنکه همسر شایسته ای باشند ، باید به توانایی هایی مجهز شوند که همسرشان را تحت
تاثیر قرار دهند ،اما بهترین خصلت در کنار تمام توانایی ها و سیاست های زنانه که لازمه ی زندگی موفق
است، داشتن اخلاقی خوب ،صمیمیت ،یکدلی و گذشت در مواقع لزوم است . عشقی که در مرور زمان و به
واسطه ی حسن سلوک شما در دل همسرتان ایجاد شود بسیار ارزشمند و ماندگار است.
1- به او اجازه دهید دریابد که روی حرف و عمل شما می تواند حساب کند.
2- وقتی او از شما می پرسد: «چه اتفاقی افتاده»، نگویید: «هیچی» و بعد انتظار داشته باشید که او علم غیب داشته باشد.
3- فرق بین یک ازدواج موفق و یک ازدواج معمولی عبارت است از نگفتن چیزهایی که لازم نیست بازگو شود.
4- وقتی یکی – دو پیشنهاد کردید و او پذیرفت، آتش بس دهید.
5- هنگامی که در حال انجام کاری است، او را تنها بگذارید، مگر زمانی که از شما کمک میخواهد.
6- سعی کنید گاهی با یکی از کارهای جالب خود او را غافلگیر (سورپرایز) کنید ، اینها نمک زندگی است.
7- خوشحالی زنان موجب مسرت مردان می شود ، به او فرصت بدهید ، که باعث « خوشحالی » شما بشود.
یک مرد از زنش احترام، مهربانی، عشق و محبت می خواهد.
8- هیچگاه ، نامه ای را که به او مربوط می شود، باز نکنید.
9- برای کارهایی که مورد علاقه اوست و دلش می خواهد آن را با شما انجام دهد ، همیشه فرصت کافی فراهم کنید.
10- فکر نکنید که عشق و ازدواج شما نیاز به مراقبت ندارد ، هرچقدر همسر خود را بیشتر دوست داشته باشید ، نیاز به شناخت حساسیت های او خواهید داشت.
11- مهم نیست که چه کسی « تقصیر » کرده است ، مهم آن است که شما همیشه نگوئید که تقصیر من نبود!
12- از کارهای کوچکی که او برای شما انجام می دهد ، قدردانی کنید. فکر نکنید که کارهایی که او برای شما انجام داده، جزء وظایفش بوده.
13- به او اجازه دهید که با تخیلاتش سرگرم باشد ، رویاهای یک مرد می تواند الهام بخش خلاقیتهایش باشد.
رویاهای یک مرد می تواند الهام بخش خلاقیتهایش باشد.
14- با هم باشید ، از با هم بودن لذت ببرید ولی اگر او خواست تنها باشد ، این فرصت را برایش فراهم آورید.
15- روز پدر را برای او به بهترین نحو اجرا کنید.
16- غار تنهایی آقایان را فراموش نکنید. به او فرصت دهید ،مطمئن باشید بعد از مدتی دوباره همان مرد شاد و پرانرژی سابق خواهد شد.
17- به غرور او احترام بگذارید و اعتقاداتش را به تمسخر نگیرید.
18- کسانی که حاضرند با ماشین گران قیمت یک مرد همراهی کنند ، زیادند، ولی مردان به دنبال کسی می گردند که اگر ماشین گران قیمت شان خراب شد ، با او در اتوبوس همراه شود.(شریک روزهای غم و شادی او باشید.)
19- هنگامی که با نظر پدر و مادر او موافق نیستید ، احترام آن ها را رعایت کنید و هرگز بد گویی خانواده اش را نکنید.
20- به کودکان خود یاد بدهید تا به پدر خود احترام بگذارند. این دست شماست که همسرتان پدری مقتدر و پر نفوذ در خانه باشد و اینگونه می توانید خانواده را با وجود تکیه گاهی محکم به خوبی اداره کنید.
برگرفته از کتاب تسخیر قلب - با تغییر
92/6/3
9:28 ص
نه متأهل ، نه مطلقه
راهروهای دادگاه خانواده برای گذر کردن نیست، در این راهروها باید ماند، ماند و دید...به امید آنکه با دیدن این زشتیها، لقمان وار آموخت که زیبایی چیست.
دختر 20سالهای روی یکی از صندلیهای اتاق انتظار دادگاه کز کرده بود. شنیدن درددلها و شکایتها و شرح حال زنان دیگر در آن غمخانه که گریزی از آن نداشت،سرانجام قفل زبان او را هم باز کرد:«2ساله عقد کردم...آقا بد دل بود...چقدر سرم رو به دیوار کوبید...همش به خاطر شک... روزی10بارخونمون زنگ میزد ببینه من کجام، تو کیفم رو میگشت.گفتم: اگه تو این قدر به من شک داری چرا منو انتخاب کردی؟! بالاخره خسته شدم...کلافه شدم ،پدر و مادرم هم همینطور، همین که فهمید ما افتادیم دنبال طلاق، غیبش زد، خانواده اش هم میگن ما نمیدونیم کجاست، فقط پیغام داده که طلاقت نمیدم تا موهات مثل دندونات سفید بشه.»
زن میانسالی دلسوزانه تجربه شخصیاش را در طبق اخلاص گذاشت:« دعا کن اصلا پیداش نشه، چند بار دادگاه احضارش میکنه اگر نیومد، غیابی طلاق میگیری.» زنی دیگر گفت:«به این راحتی هم نیست، جونتو میگیرن تا طلاقت بدن...باید کفش آهنی بپوشی، بستگی به قاضی پرونده هم داره...شوهر من 2ساله رفته...چند تا شاهد از در و همسایه جور کردیم.اومدن شهادت دادن رفته!طلاقمو گرفتم و خلاص، پدرم در اومد، باید خرج 3تا بچه رو بدم. هرجا میرفتم کار کنم میگفتن یا طلاقنامه یا اجازه شوهر، اجازه کدوم شوهر؟ شوهر فراری؟»
و دختر جوان بهت زده گفت:« من همش2ساله عقدکردم، چه طوری شاهد بیارم که بگه چند ساله شوهرم رفته؟»
در اتاق قاضی باز شد و زنی رنگ پریده با دستها و لبهای لرزان،فریاد کنان بیرون آمد:«خسته شدم ، حتما باید تو روزنامهها بنویسن که به دادم برسین؟» نگاههای سرشار از تاثر و همدردی زنان اتاق انتظار، او را روی یکی از صندلیها نشاند. تلاش برای فروخوردن بغضش بیثمر بود. جویبار اشکهایش جاری شد و این بار با صدایی لرزان ادامه داد: « نمیدونم کجا رفته...بعضیها میگن زن گرفته... بعضیها میگن رفته خارج... هرچی که هست منو بلاتکلیف گذاشته . دادگاه میگه باید تو روزنامه چاپ کنیم... 4ماهه منتظر این احضاریه روزنامه هستم. میگم بذارین خودم بدم چاپ کنن، میگن نمیشه باید ما بدیم... اون فرار کرده تاوانش رو من باید بدم.»
برزخ بلاتکلیفی از دشوارترین شرایط زندگی است...یقیناً زنی که همسرش ناگهانی و بیخبر او را رها کرده و میرود...روزها و شبهای طولانی را در انتظار و نگرانی جانفرسا میگذراند و پس از نزاعی طولانی با خویش باور میکند که او نخواهد آمد.(چگونه باید پذیرفت مردی که همسر و خانوادهاش را ترک میکند باز خواهد گشت یا عشق و علاقه و انگیزهای برای ماندن در کنار خانواده داشته است. )
این زنان قربانیان رفیقان نیمه راه زندگی، هنگامی که پذیرفتند او نخواهد آمد آستین بالا میزنند تا زندگی دیگری بسازند، زندگی با مسئولیت و البته زحمات و رنجهای بیشتر... اما با هویتی آشکار و معین...چرا که در این برزخ نه متأهلند نه مطلقه، نه شوهر دارند و نه بیشوهر.این تنهایان بییاور، مسئولیت سنگین مادی و معنوی یک خانواده (خصوصاً زنانی که صاحب فرزند یا فرزندانی هستند) را با داشتن هزار اما و اگر و پرسش به دوش می کشند و به سوی یافتن هویتی آشکار گام برمیدارند . نخستین گام برای رسمیت یافتن هویت جدید، داشتن مهر طلاق در شناسنامه است...همان که برایش وکیل میگیرند، از پلههای دادگاه بالا و پایین میروند، اشک میریزند و وقت و هزینه صرف میکنند.
92/6/3
9:26 ص
الهه من ... میدانم مرا درگیر افکارت نمودی تا دنیایم را به ویرانه ای تبدیل کنی .. و میدانم .. هرشب زمانیکه در تنهایی و سکوتی کشنده فرو میروم .. این یاد توست که با هجومی به افکارم مرا به طوفان عشقت میکشاند .. تا همانند مرغی شکسته بال به مسلخ عشق تو آیم .. آری .... مرا درگیر خودت کن .. درگیر خودت کن تا از آن همه سوختن آرامش بگیرم .. بگذار افکارم را یاد وخاطرات تو انباشته کنند .. چشمانت را نبند ... تا من مات چشمان تو باشم .. آخر تو در وجود منی .. و با تو شبهایم رویایی شیرینند .. و بدان اخرین نقطه ی دنیا .. قله ی عشق ماست .. هر چند تو در وجود منی ... اما من به تنهایی دوریت دچارم .. پس مرا از عطر وجودت تهی مساز .. ای خالق رویا های شیرینم ...