سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

90/6/21
6:8 ع

مادری کردن برای مردان ممنوع !

چگونه زن ها در حق مردها مادری می کنند؟

1- در حق آنها زیاده از حد مفید واقع شدن و انجام دادن کارهایی که می بایست خودشان انجام بدهند: مثلا: به دنبال کلیدش می گردیم، لباس هایش را پشت سرش جمع می کنیم، کراواتش را برایش درست کرده، موهایش را مرتب می نماییم، صبح ها قبل از آن که به سر کار برود لباس هایش را انتخاب می کنیم، شب ها بعد از برگشتن از کار لباس هایش را از تنش درمی آوریم.

 

.

2- راه انداختن بازی های کلامی با آنان، بازی حدس بزن، جهت بیرون کشیدن اطلاعات از آنان، به او می گوییم: گرسنه ای؟ دوست داری کمی آش برایت درست کنم، نه؟ برایت ماهی درست کنم؟ دسر چطور؟ با این سوپ چطوری؟ زیاد جالب به نظر نمیاد؟ خب بذار فکر کنم. با یه ساندویچ گریل شده پنیر چطوری؟ اونم دوست نداری؟

3- ما معمولا چنین فرض می کنیم؛ مردها کم حافظه بوده و یا فراموش کار هستند و اطلاعاتی که می بایست خودشان به خاطر داشته باشند را به آنها گوشزد می کنیم: یادت باشد وقتی رسیدی زنگ بزنی، یادت نرود سوزی را از کلاس موسیقیش برسانی خانه. یادت باشد آشغال ها را دم در بگذاری! وقت دکترت یادت نرود!

4- آن ها را نکوهش می کنیم، گویی بچه اند، چطوری می توانی بدون ژاکت بیرون بروی؟ نمی بینی هوای بیرون سرده؟ چند بار باید بگویم قبل از این بخوابیم چراغ ها را خاموش کن، صورت حساب های برق خیلی داره بالا میره. دیشب وقتی داشتی فوتبال تماشا می کردی، سه تا نوشابه و یک پیتزای بزرگ خوردی، عجیب نیست اگر دلت درد گرفته باشه.

5- به عهده گرفتن کارهایی که فکر می کنید نمی توانید به درستی انجام بدهند: “اگر اجازه بدم برای شام فردا اون جایی را رزرو کنه، می دونم مثل همیشه یک اشتباهی می کنه. یا وقت را اشتباه می گه، یا یادش میره که یک میز خوب انتخاب کنه، بنابراین همیشه خودم این کار را می کنم.” “بار آخر که استیون را فرستادم برای بچه ها لباس بخره، فاجعه بود. بچه ها هرگز نتونستن اون لباس ها را برای مدرسه بپوشند. این دفعه خودم می برمشان. نمی تونم اجازه بدم دوباره چنین اتفاقی بیفته.” “ماه ها پیش، از جین خواستم یک هتل خوب تو شیکاگو پیدا کنه، اما اون فراموش کرد این کار را بکنه. حالا برنامه سفرمان سه هفته عقب افتاده و این منم که مجبورم همه کارها را انجام بدم. بهتر بود از اول خودم کارها را انجام می دادم.”

6- اصلاح کردن اشتباهاتشان و امر و نهی کردن به آنها: “نه عزیزم اون زن و شوهری که تو تعطیلات دیدیم، اهل ویرجینیا بودند، نه وست ویرجینیا.” “عزیزم اون طور که این کلمه را در جمله به کار بردی، اشتباه بود.” “فکر می کنم اگر مسیر 41 را انتخاب کنیم به ترافیک خیابان گرد بر نمی خوریم.” “اگه جای تو بودم الان از سمت چپ رانندگی می کردم.” “چرا به مادرت زنگ نمی زنی بگی بچه ها مریض شدند و سرت خیلی شلوغه و برای یکشنبه دیگه نمی تونیم به اون سر بزنیم. هر چی گفتی این یکی را نگو که هفته پیش رفتیم و مادر منو دیدیم.”

راه حل:

چگونه از مادری کردن در حق مردان دست برداریم؟
در زیر راه کارهایی ارائه شده که در تغییر نقش شما از یک مادر به یک معشوق خوب برای نامزد یا همسرتان، مفید خواهند بود:

1- از انجام دادن کارهایی که همسرتان می تواند خودش انجام دهد، پرهیز کنید. رفتار مادرانه داشتن در حق همسرتان بمانند اعتیاد است. همان طور که در مورد تمامی اعتیادها نیز صدق می کند و تنها راه نجات، ترک کردن است. این بدان معناست که وقتی همسرتان می پرسد، کلیدهایم کجاست؟ به او بگویید نمی دانم. اجازه دهید خودش دنبال آنها بگردد. هنگامی که برای مناسبت ویژه ای می خواهد خودش لباسش را انتخاب کند، نگویید که می بایست کدام لباس را بپوشد. هنگامی که لباس هایش را روی زمین می اندازد، آنها را برایش جمع نکنید.

چنان که همسرتان عادت دارد کارهایش را برایش انجام دهید، ممکن است کمی طول بکشد تا خودش را با این رفتار جدید وفق بدهد. در ابتدا امکان دارد برایش مشکل باشد. ممکن است یاس ها و سرخوردگی هایش را تحمل کنید، چرا که مدتی طول خواهد کشید تا کارهایی را که سالها برای خودش انجام نداده انجام بدهد. اگر زندگیتان گیج کننده تر و مغشوش تر به نظر آمد، تعجب نکنید. احتمال دارد در ابتدا به میهانی ها دیرتر برسید، چرا که او نمی تواند کلیدهایش را بیابد. حتی ممکن است در حالی که کراواتش چروک و نامرتب است از خانه خارج شوید. چنان چه این اتفاقات به کرات پیش بیاید، به تدریج خواهد آموخت. زیرا خواهد دید هر بار که به دنبال کلیدهایش می گردد و آنها را پیدا نمی کند، چقدر سرخورده و مایوس می شود، لذا می آموزد هر شب آنها را در جای مخصوصی بگذارد. وقتی دیگران به او بگویند کراواتش نامنظم است. لذا می آموزد از این پس قبل از خارج شدن از خانه در آینه خودش را وارسی کند. به عبارت دیگر بزرگ شده و یاد می گیرد چگونه از خودش مراقبت کند.

البته این بدان معنا نیست که چنان چه همسرتان پرسید، کلیدهایش کجا است؟ شما جواب بدهید: “خودت پیداش کن، من که مادر تو نیستم”، حتی در اینجا هم توصیه ام این نیست که می بایست در حق همسرتان مهربان و حمایتگر نباشید، بلکه هدف صرفا بدین معناست که چگونه بیشتر به مانند یک همسر و معشوق و کمتر به مانند یک مادر با او رفتار کنید.

2- با نامزد یا همسرتان به مانند شخصی لایق، دانا، توانا و قابل اعتماد رفتار کنید. اطلاعاتی که خودش می بایست به خاطر داشته باشد را به او یادآوری نکنید. سعی ننمایید به جایش فکر کنید و یا تقویمش باشید. بلکه به گونه ای رفتار کنید که دریابد بزرگسالی فهمیده و توانا است که شما همیشه می توانید روی او حساب کنید. به خاطر داشته باشید از آنجا که مدت ها در حقش مادری می کردید و برنامه هایش را ترتیب می دادید، کمی تنبل شده است. به طرزی ناخودآگاه ممکن است در به خاطر سپردن قرار ملاقات ها و مسوولیت هایش به شما تکیه کند. بنابراین طبیعی است هنگامی که از این کار دست می کشید، بعضی از کارهایش را فراموش کند. مثلا برخی از صورت حساب ها را نپردازد و یا اینکه آشغال ها را هر شب دم در نگذارد. در این گونه مواقع سرزنشش نکرده و از او انتقاد نکنید، بلکه با یاس او همدردی کرده و به دنبال کار خود بروید.

به عنوان مثال فرض کنید همسرتان روز پنجشنبه یک وقت برای دندانپزشکی دارد. صبج هنگامی که می خواهد به سر کار برود. بدون اینکه چیزی بگویید با او خداحافظی کنید. عصر هنگامی که به خانه برمی گردد، می گوید: “خیلی از دست خودم عصبانی ام، منشی دکتر هاپکینز به محل کارم تلفن کرد و گفت: “برای امروز وقت دکتر داشتی”، به کلی فراموش کرده بودم. در این موقع به او بگویید: “اوه عزیزم خیلی بد شد اما مساله ای نیست، مطمئنم دوباره می تونی یک وقت جدید بگیری”. هنگامی که به دفعات کافی این قرار ملاقات ها فراموش شود، همسرتان به طرزی طبیعی می آموزد که چگونه برنامه هایش را به خاطر بسپارد.

3- آنگونه که مادرها با بچه هایشان صحبت می کنند با او صحبت نکنید. به خودتان قول بدهید با نامزد یا همسرتان طوری صحبت نکنید، گویی او یک پسربچه پنج ساله می باشد. این به آن معنا است که اصلا او را نکوهش نکنید. اشکالی ندارد اگر بگویید از دستش ناراحت و عصبانی هستید، اما این کار را به گونه ای که یک بزرگسال با بزرگسال دیگر انجام می دهد، انجام دهید نه مثل یک مادر عصبانی که از دست پسربچه شیطانش به ستوه آمده است.

حرف های بچه گانه زدن چطور؟ به عقیده من کمی با لحن کودکانه حرف زدن کاملا طبیعی می باشد. چرا که این راهی است بسیار صحیح برای درمیان گذاشت احساسات آسیب پذیرمان، اما چنانچه با نامزد یا همسرتان حرف های بچه گانه می زنید، خصوصا در رختخواب و یا در حین رابطه جنسی، این یک مشکل محسوب می شود. وقت آن رسیده که رفتاری بالغانه داشته باشید.

4- مسوولیت هایی را که دوست دارید به عهده بگیرد به او واگذار کنید و چنان چه اشتباه هایی مرتکب می شود، مسوولیت ها را از او سلب نکنید. می دانم این کار برای بعضی از شما تا چه خد مشکل است. این بدان معناست که کنترل کردن همه چیز را رها نمایید و اعتماد کنید. همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت، حتی هنگامی که همه موارد آن طور که می خواستید، پیش نمی روند. به عنوان مثال: همسرتان می گوید برای شام در رستورانی میز رزرو خواهد کرد؛ اما وقتی برای این کار به رستوران تلفن می کند که تمام میزها قبلا رزرو شده اند. پس ساعت شش به شما تلفن می زند و می گوید موفق نشده میزی را رزرو کند. شما به او می گویید: خیلی بد شد، من طبق قرار قبلیمان آمده ام و مطمئنم که می تونی یک جای دیگه پیدا کنی. ساعت هشت می بینمت، خداحافظ. همسرتان از این که در رزرو میز شکست خورده، احساس حماقت خواهد کرد، اما از این که سرزنشش نکرده اید از شما ممنون شده و بار دیگر که قرار است جای دیگری بروید، این موضوع را هرگز فراموش نخواهد کرد.

هشدار: ممکن است هنگامی که همه موارد بد پیش می رود، وسوسه شوید دخالت کرده و کنترل اوضاع را دوباره خودتان به دست بگیرید. به عنوان مثال: موسم تعطیلات نزدیک شده و می دانید همسرتان هیچ گونه اقدامی برای تهیه جا انجام نداده و یا نامزدتان موقع درست کردن لازانیا بیش از حد از سس استفاده می کند، در حالی که مطمئن هستید این مقدار سس غذا را بدمزه خواهد کرد.به او اجازه دهید اشتباه کند و عواقب آن را نیز بپذیرد. زیرا تنها از این راه می توان بیاموزد که کارها را به درستی انجام دهد.


  

90/6/21
6:6 ع

  1. تا مرد سخن نگفته باشد          علم و هنرش نهفته باشد
  2. Present کردن یک هنر است!

    http://zibasaz.persiangig.com/pic/love/1/love3.gif
  3. تعریف کردن از خود یکی از اصول پرزنت کردن است.
  4. وقتی که پرزنت می کنی به گذشته کار نداری و مهم نیست که چه کسی بودی، مهم این است که می خواهی چه کسی بشوی!
  5. تنها راه موفقیت در Presentation داشتن یک هدف محکم است.
  6. آماده باشید، کمربندهای پرواز را محکم ببندید، میخواهیم جذاب، توانمند، زیبا و مقتدر باشیم و زیبایی های وجود خود را در معرض نمایش انسانها قرار دهیم!
  7. پرزنت به معنای هدیه است، یعنی وقتی شخصی را پرزنت می کنی داری به عزیزی هدیه ای تقدیم می کنی.
  8. انسانهای موفق نه تنها متاع ارزشمندی در وجود خود داشته اند، بلکه توانسته اند آنرا خوب پرزنت کنند.
  9. یکی از مهمترین اهدافی که باید در کارت داشته باشی، بهترین پرزنتور شدن است.
  10. مهمترین سرمایه شما در پرزنت اعتماد به نفس و خودباوری است! 
  11. هنگام پرزنت شما باور و یقین خود را پرزنت می کنید.
  12. یکی از مهمترین عوامل موفقیت شما قدرت بیان و نفوذ کلام شماست.
  13. قابلیت ها و لیاقت های فردی خود را ارتقاء دهید.
  14. در هنگام پرزنت حتما به شخص مقابل هم اجازه صحبت کردن و نظر دادن بدهید.
  15. خجالت یک باور غلط است.
  16. قدرت همه انسانها بسیار زیاد است، اما این بستگی به باور و یقین ما دارد که تا چه بتوانیم از این قدرت استفاده کنیم.
  17. همیشه به این فکر کنید که چه زیباست که برای همه صحبت کنی و یا اینکه همه منتظر این باشند که تو را ببینند و از همه زیباتر این است که تو بتوانی با پرزنت زیبای خود زندگی یک شخص رو عوض کنی.
  18. سعی کنید که در زندگی منشأ اثر باشید و بگذارید که همه به شما از یک نگاه پایین به بالا نگاه کنند.
  19. اولین مشخصه یک پرزنتور قوی، تغییر کردن خود اوست.
  20. در قرآن آمده است که:
    "احیاء یک انسان، احیاء یک ملت است."
  21. Presentation یک جاده دو طرفه است، تو خوب پرزنت می کنی و او خوب گوش می دهد.
  22. "Honesty is the best policy" یعنی صداقت بهترین و قویترین ابزار است.
  23. جذابیت وجود: برای اینکه انسانهای جذاب را جذب کنی، تو خود باید جذاب باشی.
  24. انسان جذاب: انسانی در دنیایی از اعتماد به نفس و شخصیت رهبرگونه که تمام زیبایی های وجودش در چهره خندان و متبسم او تجلی پیدا می کند.
  25. جذابیت با زیبایی فرق می کند، انسانها جذب آراستگان می شوند.
  26. نرم و ملایم و زیبا سخن بگویید.
  27. فرد محترمی باشید. ( به خود احترام بگذارید!)
  28. "اگر می خواهید ببینید که دیگران نسبت به شما چه حسی دارند، ببینید که خود شماچه حسی را نسبت به خود دارید!"
  29. متبسم باشید، شخصیت قاطعی داشته باشید گاهی نه بگویید.
  30. زبانتان باید ابزار دلتان باشد، شما باید خود پیام خود باشد.
  31. دانش و آگاهی خود را بالا ببرید تا بهتر سخن بگویید. علم و دانش و تجربه عمق جذابیت است.
  32. انسای موفق در دنیایی از اعتماد به نفس لبخند بر لب دارند.
  33. با احساس و هیجان سخن بگویید.
  34. به هنگام ارائه سخن به نیازها و منافع طرف مقابل هم فکر کنید.
  35. یک رهبر باشید و برای انسانها سخن بگویید.
  36. رهبران چگونه اند:
    الف) بسیج باورها واندیشه ها بسوی خلق هدفها، رهبری علم بر انگیختن و هدایت انسانها و سازمانهاست. رهبری برخورداری از نفوذ اجتماعی است.
    ب) رهبران از طریق افکار و رفتار فردی خود، راه را به دیگران نشان داده و آنها را تحت تأثیر قرار می دهند.
  37. خود پیام خود باشید و در مخاطب باور بسازید و به این توجه کنید که مخاطب اول باید تو را باور کند و بعد حرف تو را!
  38. اول او را مثل خود عقاب (تشنه رسیدن به هدف) کنید، بعد برایش صحبت کنید.
  39. یک عقاب باید: الف)شوق پرواز  ب)مهارت پرواز  داشته باشد.
  40. لباس سخنران باید مناسب محیط و زیبا باشد.
  41. برای مردان ساعت و کفش و برای خانمها عدم افراط در آرایش بسیار مهم است.
  42. بدن باید عطر ملایم و آرامی داشته باشد.
  43. پرزنتور باید بر روی حرکات بدن خود کنترل کامل داشته باشد و ایجاد حس آرامش کند.
  44. "!Practice makes PERFECT" به این معنا که تمرین راه کامل شدن است.
  45. انرژی بدهید، شادی بیافرینید و آموزش بدهید.

با دنیایی از عشق و هیجان صحبت کنید به شرط اینکه باور داشته باشید!


  

90/6/21
6:5 ع

عاشقانه می پرستمت...

 

Find a guy who calls you beautiful instead of hot
به دنبال کسی باش که تو را به خاطر زیبایی های وجودت
زیبا خطاب کند نه به خاطر جذابیتهای ظاهریت

Who calls you back when you hang up on him
کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفنهایش را قطع می کنی

who will stay awake just to watch you sleep
کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند

wait for the guy who kisses your forehead
در انتظار کسی باش که مایل باشد پیشانی تو را ببوسد[حمایتگر تو باشد]

who wants to show you off to world when you are in your sweats
کسی که مایل باشد  حتی  در زمانی که درساده ترین لباس  هستی تورا به دنیا نشان دهد

who holds your hand in front of his friends
کسی که دست تو را در مقابل دوستانش در دست بگیرد

wait for the one who is constantly reminding you how much
he cares about you and how lucky he is to have you
در انتظار کسی باش که بی وقفه به یاد توبیاورد که تا چه اندازه برایش مهم هستی
و نگران توست و چه قدر خوشبخت است که تو را در کنارش دارد

wait for the one who turns to his friends and says that’s her
در انتظار کسی باش که زمانی که تو را می بیند به دوستانش  بگوید اون خودشه
[همان کسی  که می خواستم]
  •  

  

90/6/21
6:1 ع

عاشقانه می پرستمت...

 

Find a guy who calls you beautiful instead of hot
به دنبال کسی باش که تو را به خاطر زیبایی های وجودت
زیبا خطاب کند نه به خاطر جذابیتهای ظاهریت

Who calls you back when you hang up on him
کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفنهایش را قطع می کنی

who will stay awake just to watch you sleep
کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند

wait for the guy who kisses your forehead
در انتظار کسی باش که مایل باشد پیشانی تو را ببوسد[حمایتگر تو باشد]

who wants to show you off to world when you are in your sweats
کسی که مایل باشد  حتی  در زمانی که درساده ترین لباس  هستی تورا به دنیا نشان دهد

who holds your hand in front of his friends
کسی که دست تو را در مقابل دوستانش در دست بگیرد

wait for the one who is constantly reminding you how much
he cares about you and how lucky he is to have you
در انتظار کسی باش که بی وقفه به یاد توبیاورد که تا چه اندازه برایش مهم هستی
و نگران توست و چه قدر خوشبخت است که تو را در کنارش دارد

wait for the one who turns to his friends and says that’s her
در انتظار کسی باش که زمانی که تو را می بیند به دوستانش  بگوید اون خودشه
[همان کسی  که می خواستم]
  •  

  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
زهرا[219]
 

الهه من ... میدانم مرا درگیر افکارت نمودی تا دنیایم را به ویرانه ای تبدیل کنی .. و میدانم .. هرشب زمانیکه در تنهایی و سکوتی کشنده فرو میروم .. این یاد توست که با هجومی به افکارم مرا به طوفان عشقت میکشاند .. تا همانند مرغی شکسته بال به مسلخ عشق تو آیم .. آری .... مرا درگیر خودت کن .. درگیر خودت کن تا از آن همه سوختن آرامش بگیرم .. بگذار افکارم را یاد وخاطرات تو انباشته کنند .. چشمانت را نبند ... تا من مات چشمان تو باشم .. آخر تو در وجود منی .. و با تو شبهایم رویایی شیرینند .. و بدان اخرین نقطه ی دنیا .. قله ی عشق ماست .. هر چند تو در وجود منی ... اما من به تنهایی دوریت دچارم .. پس مرا از عطر وجودت تهی مساز .. ای خالق رویا های شیرینم ...


لوگوی وبلاگ
 

عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
لوگوی دوستان
 
دوستان
 
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار خورشید تابنده عشق دلبری hamidsportcars بلوچستان شهر چای آموزش رباتیک در کرج بــــــــــــــهــــــــــــار ..:.:.سانازیا..:.:. جوک بی ادبی امامزاده میر عبداله بزن آباد برترین لحظه ها بیصدا ترازسکوت... پیامنمای جامع رها فــشــفــشــه *bad boy* رازهای موفقیت زندگی دل نوشته ترخون عمارمیاندواب profosor Tarranome Ziba ماه تمام من محسن نصیری(هامون) ღღ♥دنیای بارانی♥ღღ آتیه سازان اهواز دوستانه xXx عکسدونی xXx نمی دونم بخدا موندم جدید ترین مطالب خنده بازار 2 مشق عشق ناز فرهنگی صبا جوک ، اس ام اس ، عکس باحال درگز دیار آشنا بهار عشق دل شکسته دوعاشق سرگرمی و اوقات خوش مهندسی متالورژِی مطالب طنز ، SMS مناسبتی ، نرم افزار و ... roksana دختر بهورز پاتوق سرا به نام خالق عشق vagte raftan ایستگاه دوستان یادداشتهای پراکنده دکتر ستوده غم اینجـــــا هــــمه چــــی درهـــــمه ترک دانلود بـــــــــــــــــهــــــــنـــــــــــــوش جوکستان زمان-زندگی؟ ::. __ .:: فقط خدا جوک و سرگرمی سکوت عاری از صداست. تنها تینا محسن حیدری ღ♥ღ من و تو ღ♥ღ

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ